وزنه برداری
✏ داستان راستان شهید مطهری
جوانان مسلمان سرگرم زورآزمایی و مسابقه ی وزنه برداری بودند. سنگ بزرگی آنجا بود كه مقیاس قوّت و مردانگی جوانان به شمار می رفت و هركس آن را به قدر توانایی خود حركت می داد. در این هنگام رسول اكرم رسید و پرسید:
«چه می كنید؟ » .
- داریم زورآزمایی می كنیم. می خواهیم ببینیم كدام یك از ما قویتر و زورمندتر است.
- میل دارید كه من بگویم چه كسی از همه قویتر و نیرومندتر است؟ .
- البته، چه از این بهتر كه رسول خدا داور مسابقه باشد و نشان افتخار را او بدهد.
افراد جمعیت همه منتظر و نگران بودند كه رسول اكرم كدام یك را به عنوان قهرمان معرفی خواهد كرد؟ عده ای بودند كه هر یك پیش خود فكر می كردند الآن رسول خدا دست او را خواهد گرفت و به عنوان قهرمان مسابقه معرفی خواهد كرد.
رسول اكرم: «از همه قویتر و نیرومندتر آن كس است كه اگر از یك چیزی خوشش آمد و مجذوب آن شد، علاقه ی به آن چیز او را از مدار حق و انسانیت خارج نسازد و به زشتی آلوده نكند؛ و اگر در موردی عصبانی شد و موجی از خشم در روحش پیدا شد، تسلط بر خویشتن را حفظ كند، جز حقیقت نگوید و كلمه ای دروغ یا دشنام بر زبان نیاورد؛ و اگر صاحب قدرت و نفوذ گشت و مانع ها و رادع ها از جلویش برداشته شد، زیاده از میزانی كه استحقاق دارد دست درازی نكند. »