بانوى شكيبا
17 تیر 1396 توسط دریای راز
زنى به نام ام عقيل در صحرا زندگى می كرد، چند نفر مهمان برايش وارد شدند، در اين حال يكى از چوپانها آمد و گفت: پسرت عقيل نزد شترها بود كه شترها بر سر چاه ازدحام كرده و او را به چاه انداختند و مرد، آن بانو به چوپان گفت: بيا وظيفه مهمان نوازى را بجا بياور،… بیشتر »