هیچ کس دلش نمی آمد از سردار جدا شود
https://abasaleh93.kowsarblog.ir/♦️
همسر #شهیدﻣﺤﻤﺪ_مسرور میگوید: پاییز سال گذشته به همراه خانوادههای #شهدای_مدافع_حرم کشور و تعدادی از خانوادههای شهدای #دفاع_مقدس و امنیت با #حضرت_آقا دیدار داشتیم.
در هتل محل اقامت برنامهای تدارک دیده بودند. بنده هم همراه پدر و مادر همسرم و همسر #شهید_توفیقی سر یک میز که جلو سالن و نزدیک در بود نشسته بودیم. سرم پایین بود که یک لحظه دیدم همسر شهید توفیقی با هیجان بلند شد و گفت وای! ?
سرم را بلند کردم و دیدم سردار بدون هیچگونه هیئت همراه، با لباس شخصی و ساده با چهرهای نورانی و مهربان در اوج فروتنی و تواضع و در عین حال پرابهت در چند قدمیمان تنها با یک آقای جوان ایستادهاند. همه مبهوت ? شده بودند،
هیچ کس از آمدن سردار خبر نداشت.
همین که خانوادهها #سردار را دیدند در عرض چند ثانیه اطراف سردار جمع شدند، به گونهای که از فشار جمعیت میزهای جلو به عقب کشیده میشدند.
شاید در حدود 45 دقیقه و شاید بیشتر همین گونه بود.
هر چه مسئولان برنامه اصرار میکردند بنشینید خود سردار بر سر میزهایتان میآیند هیچ کس دلش نمیآمد از سردار جدا شود.
فرزندان #شهدا انگار پدرشان را دیده باشند.
شاید هر کس جای سردار بود از این فشار جمعیت و این اوضاع خسته میشد و حداقل درخواست میکرد کمی اطرافش را خلوت کنند تا فشار کمترشود؛
? ?
#ﺷﻬﻴﺪﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ