فرهنگ ناب اسلامی
08 شهریور 1396 توسط آرامش
قنبر می گوید: روزی امیرالمومنین(ع) از حال زار یتیمانی آگاه شد. به خانه برگشت و برنج و خرما و … فراهم کرده، آن را خود به دوش کشید و به من اجازه حمل نداد. وقتی به خانه یتیمان رفتیم،غذاهای خوش طعمی درست کرد و به آنان خوراند تا سیر شدند. سپس برروی زانوها و دودست راه می رفت و بچه ها را با تقلید از صدای گوسفند می خنداند. سپس از منزل خارج شدیم. به حضرت عرض کردم امروز دو چیز برایم سؤال شد؛ اول آنکه غذای آن ها را خود بر دوش مبارک حمل کردید. دوم، آنکه با تقلید صدا از گوسفند بچه ها را خنداندید.
حضرت فرمودند اولی برای رسیدن به پاداش، و دومی برای آن بود که وقتی وارد خانه یتیمان شدم، آن ها گریه می کردند؛ خواستم وقتی خارج می شوم، آن ها هم سیر باشند و هم بخندند.
کوکب درّی،ج٢،ص۱٣٢