دعا کن فقط...
هر شب وسط های گریه هایش می زد روی شانه ام:
“رفیق، دعا کن منم این طور شهید بشم”
وقتی از ارباً اربا شدن علی اکبر (ع) می خواند، وقتی از گلوی بریده حضرت علی اصغر (ع) می گفت، وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس (ع) می گفت،
وقتی از بی سر شدن امام حسین (ع) ضجه می زد و حتی از اسارت حضرت زینب (س)…
یک شب از دستش کلافه شدم،
بهش توپیدم:
“مسخره کردی ما رو هر شب هر شب دوست داری یه شکلی شهید بشی
لبخندی زد و گفت: “حاجی، دعا کن فقط”
و چه زیبا به خواسته دلت رسیدی محسن جان…
یاد شهدا
با شهدا
ﺧﻴﻠے ﺩﻭﺳــﺖ ﺩاﺷﺖ ﻣـــﺪاﻓﻊ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻨﺐ (س) ﺑﺸـــﻮﺩ…??
ﺩﺭﺱ ﺣــﻮﺯﻩ ﺭا ﺭﻫـــﺎ ﻛـــﺮﺩ ﺭﻓــﺖ ﺳــــﻮﺭﻳہ… ✅ ✅
در آخـــرین تمـــاس گفـــت:
نگران نبــــاش مـــادر… ?
#ششـــم_محـــرم برمیگـــردم وهمان شد که گفـــت
اول محــرمـــ #شهـــید شـ د ? ششـــم محـــرم پیڪــر مطہرش هـــم بازگشت….
اﻟﺒﺘـــﻪ ﻣﺜﻞ اﺭﺑﺎﺑـــﺶ ﺣﺴـــﻴﻦ ع ?
? ? ? ? ?
#ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ ?