آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خاطره  

04 آبان 1398 توسط آرامش


#سلام_بر_شهدا
? ? بِسْمٍ ربِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ ? ?

? ?شـــهــــیـــدانـــه

? ? شفاعتِ شهید…
بعد از شهادتش حسرت به دل ماندم که به خوابم بیاید. بالاخره آمد. نزدیک‌های اذان صبح بود.

خواب دیدم که پشت یک میز ایستاده‌ام و شخصی نشسته و به امور دانشجویی رسیدگی می‌کند. کارت دانشجویی‌ام را می‌خواستم که ناگهان صدایی را شنیدم که به من گفت: برای من هم کارت می‌گیری؟!
رویم را برگرداندم و #محمدرضا❤️ را دیدم.
لباس سفیدی تنش بود و انگار قدش بلندتر شده بود. در خواب می‌دانستم که شهید شده است.
گفتم: تو جان بخواه.
بغلش کردم. محکم گرفتمش و شروع کردم به گریه کردن و حرف زدن.
پرسیدم: مرا شفاعت می‌کنی؟!
لبخندی زد و گفت: این حرف‌ها چیست، معلوم است. مطمئن باش.
این‌بار محکم‌تر بغلش کردم و گریه‌هایم بیشتر شد.

#خـاطـره ? ?
#ابـــووصـــال ❤️ ?
#نقل_شده_از_دوست_شهید ✨

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: معرفی اردکان لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

رتبه

    جستجو

    کاربران آنلاین

    • سامیه بانو

    آمار

    • امروز: 156
    • دیروز:
    • 7 روز قبل: 13021
    • 1 ماه قبل: 90854
    • کل بازدیدها: 1705345

    آرامش

    http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

    • zeynab
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس