درختکاری
امام_صادق (علیه السلام) فرمودند:
زراعت كنيد و درخت بکارید ؛ به خدا قسم آدميان كارى برتر و پاك تر از این نكرده اند.
منبع: بحارالأنوار، ج ۱۰۳، ص ۶۸
امام_صادق (علیه السلام) فرمودند:
زراعت كنيد و درخت بکارید ؛ به خدا قسم آدميان كارى برتر و پاك تر از این نكرده اند.
منبع: بحارالأنوار، ج ۱۰۳، ص ۶۸
ابذلوا اروا حکم یا عاشقین
ان تکونوا فی هوانا صادقین
داند این را هرکه زین ره آگه است
کاین وجود و هستیش، سنگ ره است
گوی دولت آن سعادتمند برد
کو، به پای دلبر خود، جان سپرد
جان به بوسی میخرد آن شهریار
مژدهای عشاق، کسان گشت کار
گر همی خواهی حیات و عیش خوش
گاو نفس خویش را اول بکش
در جوانی کن نثار دوست جان
رو «عوان بین ذالک» را بخوان
پیر چون گشتی، گران جانی مکن
گوسفند پیر قربانی مکن
شد همه برباد، ایام شباب
بهر دین، یک ذره ننمودی شتاب
عمرت از پنجه گذشت و یک سجود
کت به کار آید، نکردی ای جهود!
حالیا، ای عندلیب کهنه سال
ساز کن افغان و یک چندی بنال
چون نکردی ناله در فصل بهار
در خزان، باری قضا کن زینهار!
تا که دانستی زیانت را ز سود
توبهات نسیه، گناهت نقد بود
غرق دریای گناهی تا به کی؟
وز معاصی روسیاهی تا به کی؟،
جد تو آدم، بهشتش جای بود
قدسیان کردند پیش او سجود
یک گنه چون کرد، گفتندش: تمام
مذنبی، مذنب، برو بیرون خرام!
تو طمع داری که با چندین گناه
داخل جنت شوی، ای روسیاه!
شیخ_بهای
روایت شده است که مهمانی به خانه ی ابوذر غفاری آمد.ابوذرگفت:من اینجا مشغولی(کاری)دارم، برو به فلان جا که شتران من چرا می کنند و شتری نیکو از میان شتران برگزین و بیاور.
وی برفت و شتری لاغر بیاورد.ابوذر گفت:چرا این را آوردی شتری بهتر از این نبود؟
گفت:بود؛ ولی من نیاوردم و بگذاشتم برای روزی که تو را احتیاجی باشد.
ابوذر گفت:شدت احتیاج من آن روزی باشد که مرا در قبر نهند.نشنیده ای که حق تعالی فرموده:(لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون){سوره ی آل عمران آیه ی 92}
(یعنی) هرگز به نیکوکاری نمی رسید مگر اینکه از آنچه دوست می دارید (در راه خدا)انفاق کنید.
پس فرستاد.شتری که نیکوتر از آن بود بیاوردند و آن را برای رضای الهی صرف مهمان کرد.
منبع:منهج الصادقین/جلد دوم
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
ثَلَاثٌ يَقْبُحُ فِيهِنَّ الصِّدْقُ النَّمِيمَةُ وَ إِخْبَارُكَ الرَّجُلَ عَنْ أَهْلِهِ بِمَا يَكْرَهُ وَ تَكْذِيبُكَ الرَّجُلَ عَنِ الْخَيْر
در سه چيز راستگويى زشت است: سخنچينى، خبر ناخوشايند دادن به مردى درباره زن و فرزندش و تكذيب كردن خبر كسى.
تحف العقول ص 9 - خصال ص 87 ، ح 20