آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

Shaker: #تـمـــام_زنــدگــــے_مــن 

05 تیر 1400 توسط آرامش

Shaker:
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن

? قــسـمـت دهـــم
(غـیــرقــابـل اعـتـمـاد)

پدرم خیلے مصمم بود … علے رغم اینڪه مے گفت به خاطر مسلمان بودن متین نیست اما حس من چیز دیگه اے مے گفت …

به هر حال، من به اذن و رضایت پدرم نیاز داشتم … هم مسلمان شده بودم و هم اینڪه، رابطه ما تازه داشت بهتر مے شد …

با هزار زحمت و ڪمک مادرم، بالاخره، رضایت پدرم رو گرفتیم… اما روز آخر، من رو ڪنار ڪشید …
– ببین آنیتا … من شاید تاجر بزرگے نیستم اما تاجر موفقے هستم … و یه تاجر موفق باید قدرت شناخت آدم ها رو داشته باشه … چشم هاے این پسر داره فریاد میزنه … به من اعتماد نڪنید … من قابل اعتماد نیستم …

من، اون روز، فقط حرف هاے پدرم رو گوش ڪردم اما هیچ ڪدوم رو نشنیدم … فڪر مے ڪردم به خاطر دین متین باشه… فڪر مے ڪردم به خاطر حرف رسانه ها در مورد ایرانه … اما حقیقت چیز دیگه اے بود …

عشق چشمان من رو ڪور ڪرده بود … عشقے ڪه من نسبت به اسلام و ایران مسلمان داشتم رو … با زبان بازے ها و نقش بازے ڪردن هاے متین اشتباه گرفته بودم … و اشتباه من، هر دوے اینها رو ڪنار هم قرار داد …

ما با هم ازدواج ڪردیم … و من با اشتیاق غیر قابل وصفے چشمم رو روے همه چیز بستم و به ایران اومدم …

ادامه دارد…

تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج #صلوات

‍ ‍

 نظر دهید »

Shaker: #تـمـــام_زنــدگــــے_مــن 

05 تیر 1400 توسط آرامش

Shaker:
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن

? قــسـمـت نــهــم
(هــرگــز اجــازه نـمــے دهــم )

من حس خاصے نسبت به ایران داشتم … مادر بزرگم جزء چند هزار پناهنده لهستانے بود ڪه در زمان جنگ جهانے دوم به ایران پناه برده بود …

اون همیشه از خاطراتش در ایران براے من تعریف مے ڪرد … اینڪه چطور مردم ایران علے رغم فقر شدید و قحطے سختے ڪه با اون دست و پنجه نرم مے ڪردند … با سخاوت از اونها پذیرایے مے ڪردن …

از ظلم سلطنت و اینڪه تمام جیره مردم عادے رو به سربازهاے روس و انگلیس مے داد … و اینڪه چطور تقریبا نیمے از مردم ایران به خاطر گرسنگے مردن …
شاید این خاطراتے بود ڪه در سینه تاریخ دفن شده بود … اما مادربزرگم تا لحظه اے ڪه نفس مے ڪشید خاطرات جنگ رو تعریف مے ڪرد …

متین براے من، یک مسلمان ایرانے بود … خوش خنده، شوخ، شاد و بذله گو … جوانے ڪه از دید من، ریشه و باقے مانده مردم مهمان نواز، سرسخت و محڪم ایران بود …

و همین خصوصیات بود ڪه باعث شد چند ماه بعد … بدون مڪث و تردید به خواستگارے اون جواب مثبت بدم و قبول ڪنم باهاش به ایران بیام … همه چیز، زندگے و ڪشورم رو ڪنار بگذارم تا به سرزمینے بیام ڪه از دید من، مهد و قلمرو اسلام، اخلاق و محبت بود …
رابطه من، تازه با خانواده ام بهتر شده بود … اما وقتے چشم پدرم به متین افتاد به شدت با ازدواج ما مخالفت ڪرد … فڪر مے ڪردم به خاطر مسلمان بودن متینه … ولے محڪم توے چشمم نگاه ڪرد و گفت …

– اگر مے خواے با یه مسلمان ازدواج ڪنے، ازدواج ڪن … اما این پسر، نه … من هرگز موافقت نمے ڪنم … و این اجازه رو نمیدم …

ادامه دارد…
تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج #صلوات
#من_امام_حسنی_ام

☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘

 نظر دهید »

Shaker: #تـمـــام_زنــدگــــے_مــن 

05 تیر 1400 توسط آرامش

Shaker:
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن

? قــسـمـت هــشـتـم
(جــوان ایــرانــے)

روزهای اول، همه با تعجب با من برخورد مے ڪردن … اما خیلے زود جا افتادم … از یه طرف سعے مے ڪردم با همه طبق اخلاق اسلامے برخورد ڪنم تا بت هاے فڪرے مردم نسبت به اسلام رو بشڪنم … از طرف دیگه، از احترام دیگران لذت مے بردم …

وقتے وارد جمعے مے شدم … آقایون راه رو برام باز مے ڪردن … مراقب مے شدن تا بهم برخورد نڪنن … نگاه هاشون متعجب بود اما ڪسے به من ڪثیف نگاه نمے ڪرد … تبعیض جالبے بود … تبعیضے ڪه من رو از بقیه جدا مے ڪرد و در ڪانون احترام قرار مے داد …
هر چند من هم براے برطرف ڪردن ذهنیت زشت و متعصبانه عده اے، واقعا تلاش مے ڪردم و راه سختے بود … راه سختے ڪه به من … صبر ڪردن و تلاش براے هدف و عقیده رو یاد مے داد …

یه برنامه علمے از طرف دانشگاه ورشو برگزار شد … من و یه گروه دیگه از دانشجوها براے شرڪت توے اون برنامه به ورشو رفتیم … برنامه چند روزه بود … برنامه بزرگے بود و خیلے از دانشجوهاے دانشگاه ورشو در اجراے اون شرڪت داشتند …

روز اول، بعد از اقامت … به همه ما یه ڪاتولوگ و یه شاخه گل مے دادن …

توے بخش پیشواز ایستاده بود … من رو ڪه دید با تعجب گفت …

– شما مسلمان هستید؟ …
اسمم رو توے دفتر ثبت ڪرد …

– آنیتا ڪوتزینگه … از ڪاتوویچ … و با لخند گفت … خیلے خوش آمدید خانم ڪوتزینگه …

از روے لهجه اش مشخص بود لهستانے نیست … چهره اش به عرب ها یا ترک ها نمے خورد … بعدا متوجه شدم ایرانیه… و این آغاز آشنایے من با متین ایرانے بود …

ادامه دارد…

تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج #صلوات
☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘

 نظر دهید »

Shaker: #تـمـــام_زنــدگــــے_مــن 

05 تیر 1400 توسط آرامش

Shaker:
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن

? قــسـمـت هـفـتــم
(دنــیــاے بــزرگ)

رفتم هتل … اما زمان زیادے نمے تونستم اونجا بمونم … و مهمتر از همه … دیگه نمے تونستم روے ڪمک مالے خانواده ام حساب ڪنم … براے همین خیلے زود یه ڪار پاره وقت پیدا ڪردم …

پیدا ڪردن ڪار توے یه شهر 300 هزارنفرے صنعتی-دانشگاهے ڪار سختے نبود … یه اتاق ڪوچیک هم ڪرایه ڪردم … و یه روز ڪه پدرم نبود، رفتم وسایلم رو بیارم …

مادرم با اشک بهم نگاه مے ڪرد … رفتم جلو و صورتش رو بوسیدم …
– شاید من دینم رو عوض ڪردم اما خداے محمد و مسیح یڪیه … من هم هنوز دختر ڪوچیک شمام … و تا ابد هم دخترتون مے مونم …

مادرم محڪم بغلم ڪرد …

– تو دختر نازپرورده چطور مے خواے از پس زندگیت بربیاے و تنها زندگے ڪنے؟ …

محڪم مادرم رو توے بغلم فشردم …

– مادر، چقدر به خدا ایمان دارے؟ …

– چے میگے آنیتا؟ …
– چقدر خدا رو باور دارے؟ … آیا قدرت خدا از شما و پدرم ڪمتره؟ …

خودش رو از بغلم بیرون ڪشید … با چشم هاے متحیر و مبهوت بهم نگاه مے ڪرد …

– مطمئن باش مادر … خداے محمد، خداے مسیح و خدایے ڪه مرده ها رو زنده مے ڪرد … همون خدا از من مراقبت مے ڪنه و من به تقدیر و خواست اون راضیم …

از اونجا ڪه رفتم بغض خودم هم ترڪید … مادرم راست مے گفت … من، دختر نازپرورده اے بودم ڪه هرگز سختے نڪشیده بودم … اما حالا، دنیاے بزرگے مقابل من بود … دنیایے با همه خطرات و ناشناخته هاش …

ادامه دارد…

تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج #صلوات

? ? ? ? ? ? ? ? ?

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 66
  • 67
  • 68
  • ...
  • 69
  • ...
  • 70
  • 71
  • 72
  • ...
  • 73
  • ...
  • 74
  • 75
  • 76
  • ...
  • 272
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 105
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 353
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 35
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

جستجو

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)
  • نویسنده محمدی
  • فائزه ابوالقاسمی
  • هایده بیابانی قره موسی

آمار

  • امروز: 793
  • دیروز: 1740
  • 7 روز قبل: 11817
  • 1 ماه قبل: 37533
  • کل بازدیدها: 1767396

آرامش

http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

  • zeynab
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس