آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دعا کردن

30 مرداد 1395 توسط آرامش

دعا کردن الزاماتی دارد که لازم است انسان بدان توجه داشته باشد.

در این زمینه امام صادق علیه السلام می فرمایند:

شخصی از قوم بین اسرائیل از خدا درخواست کرد که خداوند فرزند پسری به او عنایت فرماید.آن مرد سی و سه سال دعا نمود.وقتی که دید خداوند جواب او را نمی دهد گفت:پروردگارا تو دور هستی و به این خاطر صدای من را نمی شنوی؟یا اینکه نزدیک هستی و عملا جواب من را نمی دهی؟

پس شخصی در خواب به او گفت تو دعا می کنی در حالی که (سه خصلت بد داری)

1-زبان فحاشی داری

2-قلبی قسی و سرکش و غیرپاک داری

3-و نیتی غیر صادقانه (داری)

پس اینها را از قلبت بکن و قلبت را با تقوا کن و باید نیتت نیکو شود.

پس آن مرد آن کار را انجام داد و بعد از آن از خداوند درخواست کردو فرزتد پسری برای او به دنیا آمد

(مستدرک ج5 ص 188)         

 

 

 1 نظر

سبک زندگی اسلامی

30 مرداد 1395 توسط آرامش

 

 پیامبر اکرم صلی‌الله عليه و آله

 می فرمایند :

 

أربَعَةٌ مِن كُنوزِ البِرِّ : كِتمانُ الحاجَةِ ، وكِتمانُ الصَّدَقَةِ ، وكِتمانُ المَرَضِ ، وكِتمانُ المُصيبَةِ.

 

چهار چيز، از گنج هاى نيكى است: 

پنهان داشتن نياز، پنهانى دادن صدقه،پنهان داشتن بيمارى و پنهان داشتن مصيبت.

 

 تحف العقول،ص ۲۹۵.

 

 

 نظر دهید »

زینت اهل بیت علیهم السلام باشیم"

30 مرداد 1395 توسط آرامش

 

قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه  السلام  لِشيعَتِهِ:

إتَّـقُوااللّه َ وَ كُونُوا زَيْنا وَ لاتَكُونُوا شَيْنا، جُرُّوا إلَيْنا كُلَّ مَوَّدَةٍ، وَادْفَعُوا عَنّا كُلَّ قَبيحٍ.

 

از خدا پروا كنيد و مايه زينت باشيد و مايه ننگ نباشيد، همه محبّتها را به سوى ما جلب كنيد و همه زشتيها را از ما دفع كنيد.

منبع:ميزان الحكمة 5: 241 ح 9976

 

 

 نظر دهید »

خاک پای پدر و مادر باشید

30 مرداد 1395 توسط آرامش

آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):

 مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم”

 

 یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی.

 

 پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود.

 

حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که “بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!” حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم” نگفت این کتاب را من خودم نوشتم، 

 

نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: “پدر جان! دعا کن بفهمم”

این بود که شد شیخ عباس قمی فخر شیعه

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 248
  • 249
  • 250
  • ...
  • 251
  • ...
  • 252
  • 253
  • 254
  • ...
  • 255
  • ...
  • 256
  • 257
  • 258
  • ...
  • 272
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

رتبه

    جستجو

    کاربران آنلاین

    • صفيه گرجي
    • نرجس خاتون محمدي
    • خادم الحسین

    آمار

    • امروز: 84
    • دیروز:
    • 7 روز قبل: 28299
    • 1 ماه قبل: 81217
    • کل بازدیدها: 1680899

    آرامش

    http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

    • zeynab
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس