Shaker: #تـمـــام_زنــدگــــے_مــن
Shaker:
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن
? قــسـمـت هــشـتـم
(جــوان ایــرانــے)
روزهای اول، همه با تعجب با من برخورد مے ڪردن … اما خیلے زود جا افتادم … از یه طرف سعے مے ڪردم با همه طبق اخلاق اسلامے برخورد ڪنم تا بت هاے فڪرے مردم نسبت به اسلام رو بشڪنم … از طرف دیگه، از احترام دیگران لذت مے بردم …
وقتے وارد جمعے مے شدم … آقایون راه رو برام باز مے ڪردن … مراقب مے شدن تا بهم برخورد نڪنن … نگاه هاشون متعجب بود اما ڪسے به من ڪثیف نگاه نمے ڪرد … تبعیض جالبے بود … تبعیضے ڪه من رو از بقیه جدا مے ڪرد و در ڪانون احترام قرار مے داد …
هر چند من هم براے برطرف ڪردن ذهنیت زشت و متعصبانه عده اے، واقعا تلاش مے ڪردم و راه سختے بود … راه سختے ڪه به من … صبر ڪردن و تلاش براے هدف و عقیده رو یاد مے داد …
یه برنامه علمے از طرف دانشگاه ورشو برگزار شد … من و یه گروه دیگه از دانشجوها براے شرڪت توے اون برنامه به ورشو رفتیم … برنامه چند روزه بود … برنامه بزرگے بود و خیلے از دانشجوهاے دانشگاه ورشو در اجراے اون شرڪت داشتند …
روز اول، بعد از اقامت … به همه ما یه ڪاتولوگ و یه شاخه گل مے دادن …
توے بخش پیشواز ایستاده بود … من رو ڪه دید با تعجب گفت …
– شما مسلمان هستید؟ …
اسمم رو توے دفتر ثبت ڪرد …
– آنیتا ڪوتزینگه … از ڪاتوویچ … و با لخند گفت … خیلے خوش آمدید خانم ڪوتزینگه …
از روے لهجه اش مشخص بود لهستانے نیست … چهره اش به عرب ها یا ترک ها نمے خورد … بعدا متوجه شدم ایرانیه… و این آغاز آشنایے من با متین ایرانے بود …
ادامه دارد…
تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج #صلوات
☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘