آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

زیارت عاشورا

09 شهریور 1397 توسط آرامش

 حجت‌الاسلام و المسلمین حاج‌آقای حسین نظام‌الدینی اصفهانی نوشته‌اند:

روزی منزل حاج عبدالغفور ـ یکی از حاجی‌های موجه و ملازم آیت‌الله حاج سید محمدتقی فقیه احمدآبادی صاحب کتاب شریف «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء القائم(ع)» ـ بودم. یکی از رفقای ایشان به نام حاج سید یحیی مشهور به پنبه‌کار گفت: برادرم را که مدتی بود فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفت بود.

 پرسیدم: «داداش! دیگر آن دنیا کلاه چه کسی را برداشتی؟» جواب داد: «کلاه کسی را برنداشتم.» گفتم: «من تو را می‌شناسم این لباس و این موقعیت مال تو نیست.»

 گفت: «آری دیشب شب اول قبر مادر قبرکن بود. آقا سیدالشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و فرمودند: به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت ببخشند و من هم از آن عنایات بهره‌مند شدم، بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده است و این لباس فاخر را پوشیده‌ام.»

از خواب بیدار شدم نزدیک اذان صبح بود. کارهایم را انجام دادم و حرکت کردم سمت تخت فولاد (قبرستان تاریخی و با عظمت اصفهان). برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن‌خوان‌ها کنار قبری قرآن می‌خواندند. از قبرهای تازه پرس‌وجو کردم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند.

 پرسیدم: «کی دفن شده است؟» جواب دادند: «دیشب شب اول قبر او بود.» متوجه شدم تاریخ با گفته برادرم در خواب مطابق است.

 رفتم نزد آقای قبرکن در تکیه مرحوم آیت‌الله آقا میرزا ابوالمعالی، استاد مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی و صاحب کرامات عجیبه بعد از احوال‌پرسی از فوت مادرش سئوال کردم. گفت: «دیشب شب اول قبر او بود.»

پرسیدم: «روضه‌خوانی می‌کرد؟ روضه‌خوان بود؟ کربلا مشرف شده بود؟» پاسخ داد: «خیر.» سؤال کرد: «این پرسش‌ها برای چیست؟» خوابم را گفتم.

گفت: «هر روز زیارت عاشورا می‌خواند.»

منبع: زیارت عاشورا و داستان‌های شگفت آن

 نظر دهید »

بهترین راه...!!!

09 شهریور 1397 توسط آرامش

از آیت الله بهجت پرسیده شد چگونه درب خانه امام عصر را بکوبیم که بهترین راه باشد !؟ فرمودند : دعا برای امام زمان اگر فقط لسانی نباشد و قلبی باشد ، مگر می شود در جلب محبت بیشتر او به ما و ازدیاد محبت ما به او مؤثر نباشد !
منبع : حدیث دلتنگی ، ص 226

 1 نظر

فساد ظاهر ناشی از فساد باطن است؟؟!!

08 شهریور 1397 توسط آرامش

 نظر دهید »

ابراهیم

08 شهریور 1397 توسط آرامش

مادر بهش گفت: ابراهیم! سرما اذیتت نمی‌کنه؟
گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست.
هوا خیلی سرد بود، ولی نمی‌خواست ما را توی خرج بیندازد. دلم نیامد؛ همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم. صبح فردا، کلاه را سرش کشید و رفت. ظهر که برگشت، بدون کلاه بود. گفتم مادر کلاهت کو؟ گفت: اگر بگم دعوام نمی‌کنی؟ گفتم: نه مادر؛ مگه چیکارش کردی؟ گفت: یکی از بچه‌ها توی مدرسه‌مون با دمپایی میاد! امروز سرما خورده بود، دیدم کلاه برای اون واجب‌تره.

#شهید_ابراهیم_امیرعباسی

منبع :ساکنان ملک اعظم، منزل امیرعباسی، ص5

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 600
  • 601
  • 602
  • ...
  • 603
  • ...
  • 604
  • 605
  • 606
  • ...
  • 607
  • ...
  • 608
  • 609
  • 610
  • ...
  • 882
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

رتبه

    جستجو

    کاربران آنلاین

    • پرهيزگار فاطمه

    آمار

    • امروز: 345
    • دیروز:
    • 7 روز قبل: 20053
    • 1 ماه قبل: 66951
    • کل بازدیدها: 2224129

    آرامش

    http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

    • zeynab
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس