آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

#تلنگر

06 مرداد 1399 توسط آرامش


✨﷽✨

? ​هر وقت فیلت هوای معصیت کرد
اول به این سه حقیقت فکر کن
بعد اگر دلت رضا داد، نوش جانت سفره
معصیت​ !

1⃣اینکه خداوند بدون شک تمام اعمالت
را می بیند

? «إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیر»​
? ​بقره/110​

2⃣ ​اینکه 24 ساعته، فرشتگانی
مجاورت هستند که ثبت و ضبط
می کنند ریز و درشت خوب و بدت را؛

? «رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُون‏»​
? ​زخرف/80​

3⃣ ​واینکه اصلا از کجا معلوم؛
شاید بیخ گوشت نشسته باشد جناب
عزرائیل و صادرکرده باشند دستور
الرّحیلَ ت را !

? «عَسى‏ أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُم‏»​
? ​اعراف/185​

? ? ?

 نظر دهید »

فرازی از خطبه غدیر: 

05 مرداد 1399 توسط آرامش

#تنها_راه_رستگاری
#غدیر

 نظر دهید »

#لااقل_بخاطر_خودمون_با_خدا #دوست_باشیم 

05 مرداد 1399 توسط آرامش


آیت الله العظمی بهجت(رحمة الله علیه):

«اگر خود و کمال خود را خواهانیم، باید #دوست_خدا باشیم و اگر دوست خداییم، باید دوست واسطه های فیوضات از نبیّ و وصیّ باشیم، و گرنه یا دوست خود نیستیم، یا دوست واهب العطایا نیستیم، یا دوست و سائط فیوضات نیستیم».

 نظر دهید »

هیچ کس دلش نمی آمد از سردار جدا شود

05 مرداد 1399 توسط آرامش

https://abasaleh93.kowsarblog.ir/♦️

 همسر #شهیدﻣﺤﻤﺪ_مسرور می‌گوید: پاییز سال گذشته به همراه خانواده‌های #شهدای_مدافع_حرم کشور و تعدادی از خانواده‌های شهدای #دفاع_مقدس و امنیت با #حضرت_آقا دیدار داشتیم.

در هتل محل اقامت برنامه‌ای تدارک دیده بودند. بنده هم همراه پدر و مادر همسرم و همسر #شهید_توفیقی سر یک میز که جلو سالن و نزدیک در بود نشسته بودیم. سرم پایین بود که یک لحظه دیدم همسر شهید توفیقی با هیجان بلند شد و گفت وای! ?

سرم را بلند کردم و دیدم سردار بدون هیچ‌گونه هیئت همراه، با لباس شخصی و ساده با چهره‌ای نورانی و مهربان در اوج فروتنی و تواضع و در عین حال پرابهت در چند قدمی‌مان تنها با یک آقای جوان ایستاده‌اند. همه مبهوت ? شده بودند،
هیچ کس از آمدن سردار خبر نداشت.

همین که خانواده‌ها #سردار را دیدند در عرض چند ثانیه اطراف سردار جمع شدند، به گونه‌ای که از فشار جمعیت میز‌های جلو به عقب کشیده می‌شدند.

شاید در حدود 45 دقیقه و شاید بیشتر همین گونه بود.

هر چه مسئولان برنامه اصرار می‌کردند بنشینید خود سردار بر سر میزهایتان می‌آیند هیچ کس دلش نمی‌آمد از سردار جدا شود.

فرزندان #شهدا انگار پدرشان را دیده باشند.
شاید هر کس جای سردار بود از این فشار جمعیت و این اوضاع خسته می‌شد و حداقل در‌خواست می‌کرد کمی ‌اطرافش را خلوت کنند تا فشار کمترشود؛
? ?

#ﺷﻬﻴﺪﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 314
  • 315
  • 316
  • ...
  • 317
  • ...
  • 318
  • 319
  • 320
  • ...
  • 321
  • ...
  • 322
  • 323
  • 324
  • ...
  • 879
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 111
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 60
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 30
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

جستجو

کاربران آنلاین

  • سمیه طاهرپوریانی
  • نویسنده محمدی
  • Maryam

آمار

  • امروز: 470
  • دیروز: 362
  • 7 روز قبل: 4010
  • 1 ماه قبل: 38895
  • کل بازدیدها: 1778579

آرامش

http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

  • zeynab
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس