عرق کارگر یا خون شهید ؟!
کسی که
دنبال روزی می رود
تا آبروی خود و خانوادهاش را ،
حفظ کند ؛
اجر و پاداشش ،
از رزمندهای که ،
در راه خدا ، جنگ می کند ،
بیشتر است .
امام رضا علیه السلام
منبع: وسائل الشیعه، ج17، ص67
کسی که
دنبال روزی می رود
تا آبروی خود و خانوادهاش را ،
حفظ کند ؛
اجر و پاداشش ،
از رزمندهای که ،
در راه خدا ، جنگ می کند ،
بیشتر است .
امام رضا علیه السلام
منبع: وسائل الشیعه، ج17، ص67
روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد…
? روایت نموده اند که رسول خدا (ص) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند
و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند. حضرت فرمودند: عجله نکنید. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید؟!حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم. اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد
گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند《بسم الله الرحمن الرحیم》را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که:
? دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد ?
? مجموعه شهرحکایات
خطبه رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)
امام باقر علیه السلام فرموده اند: رسول خدا (ص)در آخرین جمعه ماه شعبان خطبه ای خواندند به این خطبه، بعد از حمد و سپاس بر خداوند عالمیان و ثناء الهی فرمودند: ای مردم، همانا به شما رو آورده است ماهی که یک شب در آن از هزار شب افضل است و آن ماه #رمضان است خداوند #روزه آن را بر ما واجب کرده است و #نماز در یک شب آنرا مانند هفتاد شب در ماههای دیگر قرار داده است، و هر کس در آن ماه #کار_خیری انجام دهد مانند کسی است که به یکی از واجبات عمل کرده باشد و هر کس عمل واجبی را در آن ماه انجام دهد مانند کسی است که در ماههای دیگر هفتاد عمل واجب انجام داده باشد، ماه رمضان #ماه_صبر است و ثواب صبر بهشت است و آن ماه دوستی است، در آن ماه خداوند روزی مؤمنان را زیاد می کند و هر کس در ان ماه روزه داری را افطار دهد، مانند این است که بنده ای را آزاد کرده باشد و گناهان گذشته اش بخشیده می شود، گفتند: یا رسول الله بعضی از ماها نمی توانیم روزه داری را مهمان کنیم و او را افطار دهیم؟
فرمودند: خداوند این ثواب را برکسی که روزه دار را مهمان یک جرعه
آب سرد یا مقداری شیر یا چند عدد خرما کرده باشد، می نویسد، و هر کس در این ماه بر زیر دستان خود تخفیف دهد و زیاد سختگیر نباشد خداوند نیز در حساب بر او سخت نخواهد گرفت، ماه رمضان ماهی است که اول آن #رحمت و وسط آن #بخشش و آخر آن #اجابت و #آزادی از آتش است در آن ماه از چهار چیز دست برندارید: دو چیز که خداوند را از شما راضی می کند، و آن دو این است که شهادت دهید بر اینکه خدایی جز خداوند بزرگ نیست و شهادت دهید بر اینکه من رسول خدا هستم، و آن دو خصلت دیگر اینست که از خدا حاجات خودتان را بخواهید و بهشت را مسئلت کنید و هم اینکه عافیت و سلامتی دین و دنیا و نجات از آتش جهنم را از خدا تمنا کنید.
? منبع : ماه های خودسازی (تالیف شیخ صدوق ص66)
زنده شدن مرده توسط امام حسین(ع)
✍ یحییبنامّطویل که از چهرههای برجسته مکتب تشیّع بوده و سالیان زیادی از عمر خود را نزد حضرت سیّدالشهدا و امام زین العابدین(ع) گذرانده است نقل میکند که روزی خدمت حضرت سیّدالشهدا(ع) مشرّف شدم و با حضرت در مورد مسائل دینی گفتگو میکردم، ناگهان جوانی که در حال گریه و ناله بود به منزل حضرت آمد، به ایشان سلام کرد و گفت: مولای من! لحظاتی پیش مادرم از دنیا رفت و من با مشکلی مواجه شدهام. حضرت فرمود: مشکلت را بازگو کن.
او گفت: مادرم ثروت فراوانی داشت و اجازه تصرّف در مال را به من نمیداد؛ و میگفت تا خودم چگونگی تصرف مالم را به تو بیان نکردهام، حق نداری از آن استفاده نمایی و تا آخر عمر در این مورد صحبتی نکرد و هم اکنون دارفانی را وداع گفت. حال نمیدانم چگونه از این مال استفاده کنم. حضرت رو به من و آن جوان کرد و فرمود: با هم به منزل این جوانِ مصیبت زده برویم. به همراه حضرت وارد منزل آن جوان شدیم، جنازه این مادر در وسط اتاق بود و پارچهای بر روی آن کشیده شده بود. حضرت در گوشهای به پروردگار عرض کرد: خدایا! این زن را لحظاتی زنده کن تا مشکل فرزند خود را حل کند.
ناگهان دیدم آن زن پارچه را از روی جسد خود برداشت و بر روی زمین نشست. ذکر شهادتین را بر زبان جاری کرد و بار دیگر به وحدانیت پروردگار و رسالت رسولخاتم(ص) اقرار نمود؛ سپس به اطراف خود نگاه کرد و متوجّه شد حضرت سیّدالشهدا(ع) در گوشهای ایستاده است. به حضرت عرض کرد: مولای من! چرا وارد اتاق نمیشوید! امام وارد اتاق شده و در گوشهای نشستند و فرمودند: برای اموالت وصیّت کن، زیرا باید به زودی به سرای باقی بازگردی.
آن زن خطاب به حضرت عرض کرد: مولای من! یک سوّم از اموالم را به شما میبخشم؛ زیرا میدانم شما برای مصارف شخصی خود استفاده نمیکنید، بلکه این اموال را برای پیشبرد اهداف اسلامی مصرف میکنید. از آن جایی که فرزند دیگری ندارم، باقی اموال را به پسرم میدهم؛ امّا برای استفاده از آن شرطی دارم. اگر فرزندم به شما علاقهمند است و مکتب شما را میپذیرد، میتواند از اموالم استفاده کند؛ امّا اگر با شما مخالفت کند، راضی نیستم در اموالم تصرف کند.
? آن زن در ادامه به حضرت گفت: درخواستی از شما دارم. حضرت فرمود: چه درخواستی داری؟ آن زن عرضه داشت: بعد از مرگم، شما مرا به خاک سپرده و بر جنازهام نماز بخوانید. بعد از این گفتوگو آن زن به سرای باقی شتافت و حضرت به وصایای این زن عمل نمود.
? برگرفته از کتاب آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) نوشته استاد حسین انصاریان