آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شخصيت و طبيعت جامعه‌‌‌‌‌ :

03 اردیبهشت 1397 توسط آرامش

آيا تحولات تاريخي يك سلسله امور تصادفي و اتفاقي است يا يك سلسله امور طبيعي؟ اگرچه در طبيعت، تصادف واقعي- يعني بروز و حدوث پديده‌‌‌‌‌اي بدون علت و خالي از ضرورت- وجود ندارد، ولي به صورت نسبي قطعاً وجود دارد.
ما اگر يك روز صبح از خانه بيرون بياييم و دوستي را كه سالهاست او را نديده‌‌‌‌‌ايم در همان لحظه در حال عبور از مقابل خانه ملاقات نماييم، اين ملاقات را امري «تصادفي» تلقي مي‌‌‌‌‌كنيم، چرا؟ براي اينكه لازمه طبيعت كلي بيرون رفتن از خانه چنين ملاقاتي نيست، والّا بايد همه روز چنين ملاقاتي دست مي‌‌‌‌‌داد، ولي لازمه اين فرد خاص از بيرون فتن، يعني بيرون رفتن در اين زمان معين و با اين مشخصات معين، چنين ملاقاتي هست و لزوماً بر آن مترتب مي‌‌‌‌‌گردد.
ما هنگامي كه معلولي را با طبيعت كلي يك علت بسنجيم و آن را لازمه آن طبيعت به طور كلي و عام و شامل نيابيم، نام «تصادف» روي آن مي‌‌‌‌‌گذاريم.
امور تصادفي تحت ضابطه كلي درنمي‌‌‌‌‌آيد و قانوني علمي نمي‌‌‌‌‌تواند داشته باشد، زيرا قوانين علمي عبارت است از جريانات كلي و عمومي طبيعت.
ممكن است كسي تحولات تاريخي را يك سلسله امور تصادفي و اتفاقي يعني اموري كه تحت قاعده و ضابطه‌‌‌‌‌اي كلي درنمي‌‌‌‌‌آيد بداند، از آن جهت كه مدعي شود جامعه چيزي جز مجموعه‌‌‌‌‌اي از افراد با طبايع فردي و شخصي نيست؛ مجموع حوادثي كه به وسيله افراد به موجب انگيزه‌‌‌‌‌هاي فردي و شخصي به وجود مي‌‌‌‌‌آيد منجر به يك سلسله حوادث تصادفي مي‌‌‌‌‌شود و آن حوادث تصادفي منشأ تحولات تاريخي مي‌‌‌‌‌گردد.
نظريه ديگر اين است كه جامعه به نوبه خود، مستقل از افراد، طبيعت و شخصيت دارد و به اقتضاي طبيعت و شخصيت خود عمل مي‌‌‌‌‌كند. شخصيت جامعه عين شخصيت افراد نيست، بلكه از تركيب و فعل و انفعال فرهنگي افراد، شخصيتي واقعي و حقيقي به وجود مي‌‌‌‌‌آيد، آنچنان كه در هر مركّب از مركّبات بي‌‌‌‌‌جان يا جاندار چنين است. عليهذا جامعه، طبيعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد، يعني طبق طبيعت خود عمل مي‌‌‌‌‌كند و عملها و عكس‌‌‌‌‌العملهايش طبق يك سلسله‌‌‌‌‌
قوانين كلي و عمومي قابل توضيح است.
پس تاريخ آنگاه فلسفه دارد و آنگاه تحت ضابطه و قاعده كلي درمي‌‌‌‌‌آيد و آنگاه موضوع تفكر و مايه تذكر و آيينه عبرت و قابل درس آموزي است كه جامعه از خود طبيعت و شخصيت داشته باشد، و گرنه جز زندگي افراد چيزي وجود ندارد و اگر درس و عبرتي باشد درسهاي فردي از زندگي افراد است نه درسهاي جمعي از زندگي اقوام و ملل. عليهذا برداشت داشتن از تاريخ و تحولات آن كه بدان اشاره شد، فرع بر مسئله طبيعت و شخصيت داشتن جامعه است.

منبع:قیام‌وانقلاب‌مهدی(عج)

 نظر دهید »

به مناسبت اول اردیبهشت، روز بزرگداشت سعدی

02 اردیبهشت 1397 توسط آرامش

✅ نظر شهید مطهری درباره پختگی شخصیت سعدی و یک برتری او نسبت به حافظ

🔸در میان شعرا سعدی شاعری است همه‌جانبه که در قسمت‌های مختلف شعر گفته است، یعنی دایره فهم سعدی دایره وسیعی است. شعر او به حماسه و غزل عرفانی و اندرز و نوع دیگر اختصاص ندارد؛ در همه قسمت‌ها هم در سطح عالی است.

🔹سعدی مردی است که مدت سی سال در عمرش مسافرت کرده است. این مرد یک عمر نود ساله کرده که سی سال آن به تحصیل گذشته، بعد از آن در حدود سی سال در دنیا مسافرت کرده است و سی سال دیگر دوره کمال و پختگی او بوده که به تألیف کتاب‌هایش پرداخته است. گلستان و بوستان همه بعد از دوران پختگی اوست. به همین دلیل سعدی یک مرد نسبتاً کامل و پخته‌ای است.

🔸در داستان‌های گلستان و بوستان جملاتی از این قبیل می‌گوید که در جامع بعلبک بودم چنین شد، در کاشغر بودم چنان شد (بعلبک کجا و کاشغر کجا!). یا گاهی می‌گوید در هندوستان در سومنات بودم، چنین شد، چه دیدم و چنان شد؛ در سفر حجاز که می‌رفتم کسی همراه ما بود که چنان کرد. همه اینها را منعکس کرده است. شک نیست که روح شاعر با اینها کمال می‌یابد.

🔹این است که شما در شعر سعدی یک نوع همه‌جانبگی می‌بینید، ولی در شعر حافظ چنین چیزی نیست. حافظ (با همه ارادتی که ما به او داریم و واقعاً مرد عارف فوق‌العاده‌ای بوده است و در غزل‌های عرفانی، سعدی به گرد او هم نمی‌رسد و در این زمینه بسیار عمیق است) یک بُعدی است، یک بعد بیشتر ندارد. او از شیراز نمی‌توانسته دل بکند.

📝 استاد مطهری، آزادی معنوی، ص۱۸۴-۱۸۳ (با تلخیص)

 3 نظر

شعر مهدوی..

24 فروردین 1397 توسط آرامش

عاشق فقط به دیده ی گریان دلش خوش است
هجران زده به حال پریشان دلش خوش است

عشق است هرچه را بپسندی برای من
دلداده ات به غربت و هجران دلش خوش است

“گفتی بسوز در غم من…اِی به روی چشم”
دلسوخته به لذت درمان دلش خوش است

با فقر محض آمدنم عیب و نقص نیست
وقتی که مور هم به سلیمان دلش خوش است

محتاج یک نگاه کریمانه ی تو ام
قحطی زده به قطره ی باران دلش خوش است

در پشت در نشستن من بی دلیل نیست
سائل فقط به لطف کریمان دلش خوش است

با دست مهربان خودت لقمه ای بگیر
خیلی گدا به لقمه ای از نان دلش خوش است

اینجا بساط شاه و گدا فرق می کند
اینجا خود کریم به مهمان دلش خوش است

گیرم که خشک هم بشود چشم نوکرت
بر ابر رحمت تو کماکان دلش خوش است

می گفت عاشقی که زیارت نرفته بود
تنها به لطف شاه خراسان دلش خوش است

وقتی دلت گرفت فقط فابک للحسین
نوکر به روضه ی شه عطشان دلش خوش است

ای شهریار نیزه نشین آیه ای بخوان
دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است

 نظر دهید »

ازدیاد روزی

24 فروردین 1397 توسط آرامش

برخے علما فرموده‌اند ؛
به تجربه ثابت شده خواندن
سوره «الصافات» در هر جمعه
اثر عجیبی در ازدیاد روزی دارد

منبع: مستدرک سفینة البحار ۴۷۴/۸

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 154
  • 155
  • 156
  • ...
  • 157
  • ...
  • 158
  • 159
  • 160
  • ...
  • 161
  • ...
  • 162
  • 163
  • 164
  • ...
  • 251
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 37
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 26
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

جستجو

کاربران آنلاین

  • نورفشان

آمار

  • امروز: 1451
  • دیروز: 6114
  • 7 روز قبل: 37311
  • 1 ماه قبل: 91685
  • کل بازدیدها: 1692324

آرامش

http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

  • zeynab
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس