آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

‍ ‍  #تاریکی_مبهم_و_عمیق 

02 فروردین 1400 توسط آرامش

‍ 

? آیت اللّه “حاج میرزا محمّد جواد انصاری همدانی(ره)” نقل می‌فرمود که:

? من در یکی از خیابانهای همدان عبور می‌کردم، دیدم جنازه‌ای را به دوش گرفته به سمت قبرستان می‌برند و جمعی او را تشییع می‌نمودند،ولی از جنبهٔ ملکوتی، او را به سمت یک تاریکی مُبهم و عمیقی می‌بردند و روح مثالی این فرد متوفّی در بالای جنازه می‌رفت و پیوسته می‌خواست فریاد کند که “ای خدا مرا نجات بده مرا اینجا نبرند” ولی زبانش به نام خدا جاری نمی‌شد، آن وقت رو می‌کرد به مردم و می‌گفت: “ای مردم مرا نجات دهید نگذارید ببرند ولی صدایش به گوش کسی نمی‌رسید،

? آیت اللّه انصاری(ره) می‌فرمود: من صاحب جنازه را می‌شناختم اهل همدان بود و او حاکم ستمگری بود.

 نظر دهید »

 تقوا ملاک ارزش انسان ها 

02 فروردین 1400 توسط آرامش

✍ روزی سلمان فارسی وارد مسجد نبوی شد و صحابه‌ی پیامبر (ع) به احترام او از جای خود برخاستند و در صدر مجلس به او جای دادند.لحظه‌ای نگذشته بود که یکی از صحابه‌ی معروف نیز وارد مسجد شد، و چون سلمان را در صدر مجلس مشاهده کرد؛لب به اعتراض گشود و گفت: «من هذا العجمی المتصدر فیما بین‌العرب؛این مرد ایرانی و عجمی که در صدر مجلس نشسته در میان عرب‌ها چه می‌کند؟»

رسول خدا‌ (ص) با شنیدن این سخن غیر‌اسلامی به خشم آمد و بر بالای منبر قرار گرفت و فرمود: «ای مردم! آگاه باشید که تمام انسان‌ها از زمان حضرت آدم تا زمان ما مثل دندان‌های ما یکسانند،عرب بر عجم،گندمگون بر سیاه پوست امتیازی ندارد،مگر به تقوا»

? مستدرک الوسائل، ج12 ص89

 نظر دهید »

 راه همنشین شدن با پیامبران 

02 فروردین 1400 توسط آرامش

روزى حضرت داود در مناجاتش از خداوند خواست همنشین او را در بهشت به وى معرفى کند، از جانب خداوند ندا رسید که فردا از دروازه شهر بیرون برو، اولین کسى که با او برخورد کنی همنشین تو در بهشت است. روز بعد، حضرت داود به اتفاق پسرش سلیمان از شهر خارج شد، پیرمردى را دید که پشته هیزمى از کوه پائین آورده تا بفروشد. پیر مرد که متى نام داشت، کنار دروازه فریاد زد کیست که هیزم بخواهد؟ یک نفر پیدا شد و هیزمش را خرید. حضرت داود پیش او رفت و سلام کرد و گفت: آیا ممکن است امروز ما را مهمان کنى؟ پیر مرد پاسخ داد: مهمان حبیب خداست، بفرمائید، سپس پیر مرد با پولى که از فروش هیزم به دست آورده بود مقدارى گندم خرید، وقتى به خانه رسیدند پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان‌ها را جلوى مهمانانش گذاشت. وقتى شروع به خوردن کردند، پیر مرد هر لقمه‌اى که به دهان مى برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمدلله» مى‌گفت، وقتى ناهار مختصر آنها به اتمام رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا، هیزمى که فروختم، درختش را تو کاشتى، آنها را تو خشک کردى، نیروى کندن هیزم را تو به من دادى، مشترى را تو فرستادى که هیزمها را بخرد و گندمى را که خوردیم، بذرش را تو کاشتى، وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز تو به من دادى، در برابر این همه نعمت من چه کرده‌ام؟ پیرمرد این حرفها را مى زد و گریه مى‌کرد. داود نگاه معنا دارى به پسرش ‍ کرد، یعنى همین است علت اینکه او با پیامبران محشور مى شود.
? شهید عبدالحسین دستغیب – داستان‌های شگفت ص 30 و 31

 نظر دهید »

داستانک

02 فروردین 1400 توسط آرامش

✍ از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟! گفت: آن خدایی که فرشته مرگش ،مرا در هر سوراخی که باشم پیدامیکند. چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند

پیامبر صلى الله علیه و آله: هر کس روزى اى دارد که حتما به او خواهد رسید. پس هر کس به آن راضى شود، برایش پُر برکت خواهد شد و او را بس خواهد بود و هر کس به آن راضى نباشد، نه برکت خواهد یافت و نه او را بس خواهد بود. روزى در پى انسان است، آن گونه که اجلش در پى اوست.

? اعلام الدین ص 342

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 146
  • 147
  • 148
  • ...
  • 149
  • ...
  • 150
  • 151
  • 152
  • ...
  • 153
  • ...
  • 154
  • 155
  • 156
  • ...
  • 272
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 42
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 26
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

جستجو

کاربران آنلاین

  • زفاک
  • پارلا
  • نور الدین

آمار

  • امروز: 4451
  • دیروز: 11326
  • 7 روز قبل: 31455
  • 1 ماه قبل: 82247
  • کل بازدیدها: 1680899

آرامش

http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

  • zeynab
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس