آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اولین سوال

20 فروردین 1400 توسط آرامش

✍ نماز تنها عبادتی است که در هیچ حال از انسان ساقط نمی‌شود. ترک عمدی آن مرز میان اسلام و کفر و همچنین اولین سوال در روز قیامت است. نماز پایه و اساس دین است؛ اما این نماز شروطی دارد. جوانی که به نماز توجه دارد و اهل عبادت است، دست به دزدی و خیانت نمی‌زند. امام باقر علیه‌السلام می‌فرمایند: «کسی که به خدا ایمان دارد و عبادت جان فرسا هم انجام می‌دهد ولی امام شایسته ای از طرف خدا ندارد، تلاشش بی فایده و نپذیرفته است.»

? وسائل الشیعه، جلد 1، ص 90

اولین مشخصه جامعه پس از قیام حضرت مهدی، اقامه نماز است؛ اگر دوست داری در آن روز جزء نمازگزاران باشی، باید قبل از ظهور به سمت نماز بشتابی و اهمیت ویژه ای بدی

 نظر دهید »

#تلنگر 

19 فروردین 1400 توسط آرامش

✍ عجیب است گاهی ما به کسی که در پُست و مقام یا ثروت از ما پیشی گرفته حسادت میورزیم اما هنگامی که کسی: در صف اول نماز یا در حفظ قرآن ازما پیشی گرفته، غبطه نمیخوریم و علت آن بسیار واضح است و آن عشق به دنیا و فراموش نمودن آخرت است.

•{ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ
الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى }•

? بلکه شما زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح
میدهید، در حالی که آخرت بهتر و پایندتر است.

 نظر دهید »

#تلنگر 

19 فروردین 1400 توسط آرامش

✍ عجیب است گاهی ما به کسی که در پُست و مقام یا ثروت از ما پیشی گرفته حسادت میورزیم اما هنگامی که کسی: در صف اول نماز یا در حفظ قرآن ازما پیشی گرفته، غبطه نمیخوریم و علت آن بسیار واضح است و آن عشق به دنیا و فراموش نمودن آخرت است.

•{ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ
الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى }•

? بلکه شما زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح
میدهید، در حالی که آخرت بهتر و پایندتر است.

 نظر دهید »

 #گله‌های_گرگ_و_گوسفند! 

19 فروردین 1400 توسط آرامش

آورده اند: دو احمق در راهی با هم آشنا شدند. پس از طی مسافتی، تصمیم گرفتند هر کدام آرزویی کنند و هم صحبت شوند تا مسیر کوتاه شود. اولی گفت: من آرزو می‌کنم ده‌ها گله ی گوسفند داشته باشم تا شیر، پشم و گوشتشان را بفروشم و سود سرشاری عایدم شود. دومی گفت: من هم آرزو می‌کنم چند گله گرگ داشته باشم تا آنها را سر وقت گوسفندان تو بفرستم تا حتی یکی از گوسفندانت باقی نمانند! اولی گفت: وای بر تو! آیا رسم رفاقت و مصاحبت این است؟! دو احمق با هم گلاویز شدند و کار به زد و خورد کشید. وقتی خوب همدیگر را زدند، با هم آشتی کردند و قرار گذاشتند با اولین کسی که در طی مسیر برخورد می‌کنند، او را داور قرار دهند. پس از طی مسافتی به پیرمردی الاغ سوار برخوردند که دو جام پر از عسل بر الاغش بار کرده بود. ماجرا را برای پیرمرد تعریف کردند و از او ص: 116 خواستند بین آن دو داوری کند. وقتی پیرمرد حکایت آن دو را شنید، دو جام عسل را از الاغ پایین آورد و در حالی که عسل‌ها را بر زمین می‌ریخت، گفت: خون من مانند این دو جام عسل بر زمین بریزد، اگر شما دو نفر أحمق نباشید! [1]
———-
[1]: المستطرف 40/1

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 135
  • 136
  • 137
  • ...
  • 138
  • ...
  • 139
  • 140
  • 141
  • ...
  • 142
  • ...
  • 143
  • 144
  • 145
  • ...
  • 274
آبان 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 25
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 29
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

جستجو

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • زفاک
  • انانه
  • نویسنده محمدی
  • شیما تابع جابری
  • سناء سلطان پور

آمار

  • امروز: 1978
  • دیروز: 1501
  • 7 روز قبل: 20166
  • 1 ماه قبل: 194986
  • کل بازدیدها: 2146722

آرامش

http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

  • zeynab
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس