معشوق جدید
گفت: قبول. ولی یک شرط دارد.
ـ چه شرطی؟
ـ من همسر تو می شوم، ولی بعد از چهل روز. در این چهل روز، باید همه نماز های خود را در مسجد بخوانی و نماز شبت هم ترک نشود.
? جوانک پذیرفت. گوهرشاد اگر به او می گفت شرط همسری من با تو این است که کوهی را بر دوش بگیری و از شرق عالم به غرب ببری، قبول می کرد. چهل روز نماز در مسجد و چهل نماز در نیمه های شب که چیزی نیست.
? هر روز که می گذشت، او خوشحال تر می شد. روزها را می شمرد و وصال را در چند قدمی خود می دید. روزی از مسجد به خانه بازمی گشت که احساس کرد، نماز را هم دوست دارد. اما نمی دانست نماز را برای نماز دوست دارد یا برای آنکه او را به وصال گوهرشاد می رساند. روزهای بعد، نمازش را که می خواند، مثل روزهای قبل، شتابان از مسجد بیرون نمی آمد. می نشست و با خدای خود گفت وگو می کرد.
? تا آن موقع گمان می کرد که شب برای خوابیدن است؛ اما مدتی است که شب ها را برای نماز دوست داشت. نیمه های شب برمی خاست، وضو می گرفت، رو به قبله می ایستاد و نماز می خواند. کم کم نماز و مسجد و سحرخیزی، در دلش جا باز کرد. روزها را برای مسجد دوست داشت و شب ها را برای نماز شب. اند ک اندک به روز چهلم نزدیک می شد؛ اما او دیگر مثل سابق، انتظار روز آخر را نمی کشید.
سرانجام روز چهلم فرارسید؛ اما جوان ?مشهدی چنان با نماز و مسجد دوست شده بود که دیگر به گوهرشاد فکر نمی کرد. روز چهل و یکم را هم به مسجد رفت. روز چهل و دوم را هم با مسجد و نماز سر کرد. روزها می گذشت و او فقط به معشوق جدیدش فکر می کرد.
منبع: رضا بابایی ؛ نماز در حکایت ها و داستان ها ؛ ص 101 (بر پایه داستان کارگر و گوهرشاد. ر.ک: لطیف راشدی، سرود شکفتن، ص 28)
فرم در حال بارگذاری ...
مردهها در هنگام تشییع جنازه حرف میزنند؟
هنگامی که به تشییع جنازه مردهای میرویم، بدانیم که روح مرده اطراف ما در حرکت است و قدم به قدم با ما تا قبرستان میآید ولی ما او را نمیبینیم و جملاتی را میگوید که ما نمیشنویم:
رسول خدا (ص) میفرمایند:
وقتی که مرده را در تابوت حمل میکنند، روحش اطراف تابوت به پرواز در میآید و پیوسته ندا میدهد: ای اهل من! ای فرزندان من! دنیا با شما بازی نکند همان قسمی که با من بازی کرد؛ مال دنیا را از طریق حلال و غیر حلال جمعآوری کردم و سپس همه را برای غیر خود گذاردم،
? پس عیش و راحتی و گوارائی آن مال برای دیگران است و عواقب حساب و تبعات آن برای من؛ پس بترسید و حذر کنید از مثل آنچیزی که بر من وارد شد.
منبع :بحارالانوار ج 6 ص 161
? خوشا به حال کسی که از این کلمات عبرت
بگیرد و به دنیای خود رنگ آخرت بزند.
فرم در حال بارگذاری ...
پندانه
ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﭘﻠﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ …ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ …ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ …
ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎﺗﺘﻮﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﺗﻮﻥ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ .
ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .…ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ …ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻧﺎ ﺷﻨﻮﺍﺳﺖ .
دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ! ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﺖ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ
امام علی علیه السلام فرمود:
ناامیدی، صاحب خود را می کشد.
منبع: غرر الحکم، ح 6731
فرم در حال بارگذاری ...
خوشحالی مومن
امام صادق علیهالسلام:
لَا یَرَى أَحَدُکُم إِذَا أَدخَلَ عَلَى مُؤمِنٍ سُرُوراً أَنَّهُ عَلَیهِ أَدخَلَهُ فَقَط بَل وَ اللَّهِ عَلَینَا بَل وَ اللَّهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله و سلم.
کسى از شماها گمان و خیال نکند اگر مؤمنى را خوشحال کرد تنها او را خوشحال کرده باشد؛ بلکه قسم به خدا علاوه بر ما اهل بیت، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم را هم شاد و مسرور نموده است.
منبع: الکافی، ج 2، ص 189
فرم در حال بارگذاری ...