حجاب
رسول خدا (ص) از حضرت جبرئیل (ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود:
بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان میخندند) زمانی است که زن بیحجابی و بدحجابی میمیرد، و بستگان او را در قبر میگذارند و روی آن زن را با خشت و خاک میپوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان میخندند و میگویند:
تا وقتی که جوان بود و با بدنش هر کسی را تحریک میکرد و به گناه میانداخت (پدر و برادر و شوهرش و…از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را میپوشانند.
حجاب...
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر می باشد.
(المستدرک، ج5)
نماز
سوال
چرا باید به زبون عربی نماز بخونیم
✅پاسخ:
” درباره ضرورت خواندن نماز به صورت عربي و با الفاظ و كلماتي كه پيامبر مي خواند، دلائل مختلفي دارد كه به برخي اشاره مي كنيم:
اول: تعبدى و توقيفى بودن خواندن نماز به لفظ عربى، به اين معنا كه شريعت اسلام دستور به عربى خواندن نماز داده است. با توجه به اين كه روح عبادت بر تسليم و تعبد است، انساني كه مي خواهد عبادت خدا كند، كاري را انجام مي دهد كه خداوند خواسته است. طبق آيات و روايات و سيره پيامبر، نماز، اين واجب و تكليف ديني به اين شكل واجب شده است، اگر چه انسان مي تواند در غير نماز با هر زباني با خداوند سخن گويد، اما نماز به عنوان يك دستور ديني و تكليف الهي بايد به همان شكل و قالبي كه خداوند مقرر فرموده انجام شود و ميزان تبعيت از اين دستورات حاكي از روح و فلسفه اصلي جعل دستورات ديني يعني تسليم بودن و عبوديت حقيقي است.
دوم: جهت ايجاد زبانى مشترك ميان همه پيروان اسلام و فراهم سازى وحدت و پيوند بين المللى دينى كه اگر امروزه مي بينيم نماز به عنوان يك عبادت شناخته شده براي همه مسلمانان امري كاملا بديهي و يكسان و مشابه است نتيجه همين تعبد و تلاش در همسان سازي شكل و فرم انجام آن است.
سوم: قرائت و اذكاري كه در نماز است، به صورت دقيق در هيچ زباني ترجمه ندارد؛ يعني نمي توان مفاهيمي را كه در اذكار نماز است، به صورت دقيق ترجمه كرد و آن را بيان نمود. چه بسا برخي از كلمات يا جملات، معاني بسياري در خود جاي داده كه با يك يا چند جمله نتوان همه آن ها را بيان نمود.
به عنوان مثال از سوره حمد نام مىبريم كه هيچ ترجمهاى كه بتواند تمام مفاهيم آن را به زبان ديگر بيان كند، نيست. حتى كلمه الله، هيچ معادلى در زبان ديگر ندارد (اگر چه در قالب جمله اي بتوان ترجمه كرد). كلمه خدا در زبان فارسى نيز معادل معناى الله نيست.
در كنار همه اين ها تجربه زندگي انسانها نشان داده آن جا كه دستهاي انساني در كارهاي مختلف دخالت كرده است، آن را به صورتهاي مختلف در آورده كه گاهي با اصل و حقيقت خود فاصله بسيار دارد. در مورد احكام و تكاليف ديني نيز ما اين مسئله را در اديان ديگر مشاهده مي كنيم كه دست بردن انسانها در احكام و دستورهاي ديني آن ها را به چه وضعي در آورده، گاهي آن را به صورت كلي پاك كرده و از بين برده است.
در مورد نماز و عبادت نيز امروزه در اديان ديگر چيزي نمي بينيم كه خواسته الهي باشد تا پيروان آن اديان خود را موظف به انجام آن بدانند. به همين خاطر ارتباط دائمي و هميشگي كه مسلمانان با خدا دارند، در اديان ديگر مشاهده نميكنيم.
شايد يكي از رموز خواندن نماز به زبان عربي و با ديگر شرايط و آداب، حفظ نماز بعد از قرنها است، در حالي كه در اديان ديگر اثري از آن نمي بينيم. چه بسا اگر به همان صورت خود كه پيامبران گفته بودند، عمل مي كردند و به خواست خود با آن برخورد نميكردند، آن ها نيز پرستشي به عنوان نماز ميداشتند”
چرا به حضرت فاطمه علیها السلام ، فاطمه می گویند ؟
لانها فطمت هی و شیعتها من النار
یعنی فاطمه به معنی بریدن و جداکردن است و چون حضرت فاطمه و دوستان او از آتش جهنم بریده است ؛ به ایشان فاطمه می گویند .
قول دیگر گوید : چون خدا او را با علم از شیر و خون حیض در عالم میثاق باز گرفت .
و امام صادق علیه السلام می فرماید : لانها فطمت من الشر یعنی چون از شر جدا شد .
قولی دیگر گوید : چون از دیگران جدا ایت . ( یعنی بی نظیر است )
اقول زیاد است مراجعه شود به کتاب هزار یک چرا نویسنده علی سالک ، ص 27