دروغ
ام عسكرى عليه السلام :
جُعِلَتِ الخَبائِثُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الكِذبَ ؛
همه پليدى ها را در خانه اى نهادند و كليد آن دروغ است
منبع. ميزان الحكمه ، ح 17410 .
ام عسكرى عليه السلام :
جُعِلَتِ الخَبائِثُ في بَيتٍ و جُعِلَ مِفتاحُهُ الكِذبَ ؛
همه پليدى ها را در خانه اى نهادند و كليد آن دروغ است
منبع. ميزان الحكمه ، ح 17410 .
توبه يعني پشيماني واقعي و تصميم به بازگشت از گناه و جبران آن . توبه ، اگر نصوح و واقعي باشد از هر گناهي، پذيرفته است ،چه کبيره باشد و چه صغيره . پذيرش آن مختص به گناه خاصي نيست.
بنابراين آنچه باعث پذيرش توبه مي شود ، پشيماني واقعي از ارتکاب گنان و تصميم بر باز گشت و اصلاح است . شفاعت براي کسي کارساز است که توبه واقعي کرده باشد . کسي که واقعا پشيمان نشده و بازنگشته و تصميم بر اصلاح ندارد ، تکلم به الفاظ و اوراد و ادعيه براي او ارزش ندارد .
???? حضرت آدم (ع) از اينکه مرتکب خوردن از درخت ممنوعه شد ، به شدت پشيمان گرديد و به سوي خدا باز گشت .با توبه و زاري از حضرت حق خواست تا خطاي او را ببخشد و بپوشاند و او را به سراي قرب بازگرداند .
خداوند که صداقت ايشان را ديد، آن کلمات را به ايشان آموخت تا بدانان توسل جويد و خداوند به حرمت آنان ، توبه وي را پذيرفت .
اما اين که اين کلمات چه بوده است ، روايات مختلف است و دو مصداق مهم براي آن ذکر کرده اند :
يکي ذکر توبه و مغفرت طلبي به صورت زير:
لا اله الا انت سبحانک اللهم و بحمدک عملت سوء و ظلمت نفسي فاغفر لي و انت خير الغافرين و ارحمني و انت خير الراحمين فتب علي انک انت التواب الرحيم(۱)
دوم خداوند اسامي پنج تن را به ايشان ياد داد تا به آنان توسل بجويد و حضرت با توسل به آنان، طلب توبه کرد و عرض کرد :
اللهم بجاه محمد و آله الطيبين بجاه محمد و علي و فاطمه و الحسن و الحسين و الطيبين من آلهم لما تفضلت عليّ بقبول توبتي و غفران خطيئتي و اعادتي من کراماتک الي مرتبتي. (2)
اما همان گونه که بيان شد ، سبب اصلي پذيرش توبه ، داشتن حقيقت قلبي و عملي توبه است.
منبع
۱. البرهان ،ج1،ص191. اين دعا با شرح بيشتر و کمتر هم در روايات آمده که در همين منبع موجود مي باشند.
۲.همان ،195.
باید قبل از پرداختن به پرسش یادآور میشویم که هدف از معراج، تنها قرب الهی نیست، بلکه اهداف دیگری نیز در این سفر مورد نظر بوده که در ادامه به آن میپردازیم. اما توجه به این نکته نیز لازم است که اگر چه خدا همه جا حضور دارد، اما در برخی موقعیتها میتوان ارتباط قویتری با او برقرار کرد که مشابه چنین وضعیتی را میتوان در حج نیز شاهد بود.
اما هدف معراج چنانکه در برخی تفاسیر آمده این بود که روح بزرگ پیامبر اسلام(ص) با مشاهده اسرار عظمت خدا در سراسر جهان هستى، مخصوصاً عالم بالا، درک و دید تازهاى براى هدایت و رهبرى انسانها بیابد. این هدف صریحاً در ابتدای سوره اسراء و آیه 18 سوره نجم آمده است.[1]
در منابع روایی نیز به برخی از اهداف معراج پیامبر(ص) اشاره شده است؛ از جمله:
1. یونس بن عبد الرحمن میگوید: از امام کاظم(ع) پرسیدم: به چه علت خدا پیامبرش را به سوى آسمان بالا برد و از آن به سوى سدرة المنتهى و از آن به سوى حجابهاى نور برد و با او گفتوگو و نجوا کرد، در حالیکه خداوند به مکان وصف نمیشود؟
امام(ع) فرمود: «خداى متعال به مکان وصف نمیشود و زمان بر او جارى نمیگردد ولی خداوند عزتمند و بزرگ، خواست که فرشتگان و ساکنان آسمانهاى خود را با مشاهده پیامبر بنوازد و شگفتیهای خلقت را به رسول خود(ص) نشان دهد تا پس از برگشت از معراج به مردم خبر دهد و این مسئله به گونهای که فرقه مشبهه میگویند نیست.[2] خدا، پاک و برتر است از آنچه وصف میکنند».[3]
2. ثابت دینار میگوید: از امام زین العابدین(ع) پرسیدم: آیا خداوند مکانى [مخصوص و معین] دارد که در آنجا باشد؟ امام(ع) فرمود: «خداوند منزه است از این [که بتوان مکانى مخصوص و معین برایش تصور کرد]»، پرسیدم: پس چرا خدا، حضرت محمّد(ص) را به آسمان برد؟!
آنحضرت فرمود: «[به آسمان بردن آنحضرت دلیل نیست که خداوند مکانى دارد بلکه] آنحضرت را به آسمان برد تا عوالم ملکوتى را به او نشان دهد، و شگفتیهای آفرینش و صنعت الهى را به چشم سر مشاهده نماید…».[4]
منابع
1. ر.ک : تفسیر نمونه، ج 12، ص 17.
[2]. ر.ک: نقش ائمه در احیاى دین، ج 2، ص 353.
[3].علل الشرائع، ج 1، ص 132.
[4]. همان، ص 131 – 132.
اصبغ بن نباته می گوید از امام امیرالمومنین شنیدم که فرمود:
يظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلاتٌ فِي الْفِتَنِ مَائِلاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلاتُ الْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ
در آخرالزمان که بدترین زمانها است، زنانی هستند که در حالی که پوشیده اند، برهنه اند (لباس نازک و یا بدن نما به تن دارند)، با خودآرایی از خانه بیرون می آیند، آنها از دین بیرون رفته اند و در فتنه ها داخل شده اند، به شهوات تمایل دارند و به سوی لذات نفسانی می شتابند، حرام های الهی را حلال می شمارند. اینان در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار خواهند شد
منبع:من لايحضره الفقيه ج 3 ص 390