آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

از رحمت خدا نا امید مشو

15 تیر 1396 توسط آرامش

شنیدی خیلی ها میگن: آب که از سر گذشت ،چه یه وجب، چه صد وجب؟
اما خدا میگه:
 قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
(ای پیامبر،از جانب من) بگو:

ای بندگان من که بر خود اسراف(و ستم) کرده اید!

از رحمت خدا نا امید نشوید 

همانا خداوند همه گناهان را می بخشد

یقیناً او بسیار آمرزنده مهربان است.
 زمر آیه_53
یادمون باشه ، از آب یک وجب خیلی راحتتر میشه بیرون اومد تا آب صد وجب…

 نظر دهید »

دنیا

15 تیر 1396 توسط آرامش

امام على (علیه السلام) 

دنيا، در حال انتقال از يكى به ديگرى است و از كف رفتنى است. گيرم كه دنيا براى تو بمانَد، تو براى آن نمى مانى
منبع:عيون الحكم والمواعظ، ص۲۲

 نظر دهید »

انتظار فرج

15 تیر 1396 توسط آرامش

امام عصر عج در حدیثی تکان دهنده در کتاب احتجاج شیخ طبرسی ، فرمودند:
اگر به اندازه پیدا کردن لنگه کفشتان برای من وقت می گذاشتید، من می آمدم….
بر منتظر امام زمان عج لازم است تا در خلوت های خود به این جمله حضرت خوب فکر کند و
 خودش را شلاق معرفت بزند که چرا و چرا و چرا، در مقابل امام عصر خویش کم کار و راحت
 طلب است و برای تعجیل در ظهورش، بیشتر و بیشتر کار نمی کند….ِ

 نظر دهید »

بزرگوارى مالك اشتر 

14 تیر 1396 توسط آرامش

مالك اشتر كه از امراء ارتش اسلام و فرمانده سپاه امام على (ع) بود روزى از بازار كوفه عبور ميكرد. پيراهن كرباسى در برو عمامه اى از كرباس بر سر داشت. يك فرد عادى و بى ادب كه او را نمى شناخت با مشاهده آن لباس كم ارزش، مالك را حقير و خوار شمرد و از روى اهانت پاره كلوخى را به وى زد. مالك اشتر اين عمل موهن را ناديده گرفت و بدون خشم و ناراحتى، راه خود را ادامه داد.

 

بعضى كه ناظر جريان بودند به آن مرد گفتند واى بر تو، آيا دانستى چه كسى را مورد اهانت قرار دادى؟ جواب داد: نه. گفتند اين مالك اشتر دوست صميمى على عليه السلام است. مرد از شنيدن نام مالك بخود لرزيد و از كرده خويش سخت پشيمان شد، نميدانست چه كند. قدرى فكر كرد، سرانجام تصميم گرفت هر چه زودتر خود را بمالك برساند و از وى عذر بخواهد، شايد بدين وسيله عمل نارواى خويش را جبران كند و از خطر مجازات رهائى يابد. در مسيرى كه مالك رفته بود براه افتاد تا او را در مسجد بحال نماز يافت. صبر كرد تا نمازش تمام شد، خود را روى پاهاى مالك افكند و آنها را مى بوسيد. مالك سؤ ال كرد اين چه كار است كه مى كنى؟ جواب داد از عمل بدى كه كرده‌ام پوزش مى خواهم.  

فقال لاباءس عليك فوالله مادخلت المسجد الا لاستغفرون لك.
مالك با گشاده روئى و محبت به وى فرمود: خوف و هراسى نداشته باش. بخدا قسم بمسجد نيامدم مگر آنكه از پيشگاه الهى براى تو طلب آمرزش نمايم. 
منبع: مجموعه ورام، جلد ۱، صفحه ۲

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 694
  • 695
  • 696
  • ...
  • 697
  • ...
  • 698
  • 699
  • 700
  • ...
  • 701
  • ...
  • 702
  • 703
  • 704
  • ...
  • 880
آبان 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30

رتبه

    جستجو

    کاربران آنلاین

    • آشنا
    • نورفشان
    • رهگذر
    • خادم الرضا

    آمار

    • امروز: 247
    • دیروز:
    • 7 روز قبل: 19709
    • 1 ماه قبل: 181080
    • کل بازدیدها: 2108545

    آرامش

    http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

    • zeynab
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس