سلام_امام_زمانم
عالم بہ عشق روے تو بیدار می شود
هـر روز عاشقان تو بسیار می شود
وقتے سلام می دهمت در نگاہ من
تصویر مهربانی تو تڪرار می شود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
عالم بہ عشق روے تو بیدار می شود
هـر روز عاشقان تو بسیار می شود
وقتے سلام می دهمت در نگاہ من
تصویر مهربانی تو تڪرار می شود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⭕️كسی كه #گناه میكند معلوم است که برای قانون پروردگار ارزش قائل نشده؛
كسی كه واجبی را ترك ميكند،
برای خدا و برای قانون الهی اهميت قائل نشده و استهزاء كرده است،
خيال كرديد استهزاء
همهاش فقط خنديدن است؟!
حضرت آیت اللّه سید حسن ابطحی اعلی اللّه مقامه الشریف
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
😐 ابوسفیان نمیدانست که علی اینگونه امید او را ناامید خواهد کرد.
آری، آن حضرت برای اسلام زحمتهای زیادی کشیده است. اکنون اجازه نخواهد داد تا ابوسفیان به خواسته خود، یعنی بروز جنگ داخلی بین مسلمانان برسد. اگر دیروز شمشیر علی مایه نجات اسلام شد، امروز صبر او مایه بقای اسلام است.
➖ اکنون اهل سقیفه با ابوبکر بیعت کردهاند و موقع آن فرا رسیده است که خلیفه را به مرکز شهر ببرند. خلیفه همراه با کسانی که در سقیفه هستند به مسجد شهر میرود.
در مسیر به هر کس برخورد میکنند او را مجبور میکنند تا با ابوبکر بیعت کند ….(1)…
:o آری، اهل سقیفه بر خلافت ابوبکر متّحد شدهاند و با هر کس که با این اتّحاد مخالفت کند، خواهند جنگید.
نگاه کن! خلیفه را با چه احترامی به مسجد میبرند‼️
👌 عدّهای از مردم در مسجد پیامبر جمع شدهاند. عثمان همراه با بنی اُمیّه در گوشهای از مسجد نشستهاند …..(2)…..
در این هنگام ابوبکر را وارد مسجد میکنند و او را بر بالای منبر پیامبر مینشانند.
👤 عمَر نگاهی به مسجد میکند. میبیند که ابوسفیان با عدّهای از بنی اُمیّه در گوشهای نشستهاند و در میان آنها عثمان هم به چشم میخورد. ابوسفیان با دیگران بر ضدّ خلیفه سخن میگوید. به راستی چگونه میتوان ابوسفیان را راضی کرد ⁉️
راه حلّی به ذهن خلیفه میرسد. یک نفر پیام مهمّی را برای ابوسفیان میآورد:
«به تو قول میدهیم که فرزندت معاویه را در حکومت خود شریک کنیم» ….(3)….
😈 ابوسفیان لبخندی میزند و میگوید:
«آری، ابوبکر چه خوب خلیفهای است که صله رحم نمود و حقّ ما را ادا کرد» .
اکنون ابوسفیان و بنی اُمیّه برای بیعت با خلیفه میآیند. آری، اینگونه ابوسفیان حاضر میشود که با خلیفه بیعت کند.
پایان قسمت دهم……
منابع:
1-الهجوم علی بیت فاطمه ص82 نقلا از مثالب النواصب ص130
2-شرح نهج البلاغه ج6 ص11 بحار الانوار ج28 ص347
3-اعیان الشیعه ج1 ص430 تاریخ الطبری ج2 ص449
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
😟 نگاه کن!!! علی بدن پیامبر را در خانه آن حضرت به خاک سپرده است و کنار قبر آن حضرت نشسته است.
بنی هاشم هم اینجا هستند. عبّاس عموی پیامبر در کناری نشسته است. مقداد و سلمان و ابوذر و چند نفر دیگر هم اینجا هستند.
آری، خیلی از مسلمانان در مراسم دفن پیامبر حاضر نشدند ….(1)…
👤 یک نفر سراسیمه به این سو میآید. او از همه میپرسد که علی کجاست؟
اگر علی را میخواهی، برو کنار قبر پیامبر. او را آنجا میتوانی ببینی. او میخواهد خبر مهمّی را به علی بگوید.
خبر او این است:
«حاضرین در سقیفه با ابوبکر بیعت کردند.»
👈 مولایت را نگاه کن. او شروع به خواندن آیه دوم سوره «عنکبوت» میکند:
«أحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لاَ یُفْتَنُونَ.
آیا مردم گمان کرده اند، همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها می شوند و آنان مورد آزمایش قرار نمی گیرند⁉️»
:evil: آری، این افراد کسانی بودند که ادّعای ایمانِ آنها گوش فلک را کَر کرده بود.
امّا امروز که امتحان پیش آمد چند نفر سر بلند بیرون آمدند⁉️
چند نفر توانستند از این فتنه نجات پیدا کنند ⁉️
امروز، روز امتحان بزرگ الهی بود و متأسّفانه خیلیها در این آزمون بزرگِ تاریخ سرافکنده شدند ….(2)….
همانگونه که عده زیادی از بنی اسرائیل در امتحان«گوساله سامری» سرافکنده شدند و حضرت هارون(جانشین حضرت موسی) را تنها گذاشتند.
👂 گوش کن!!! صدایی از بیرون خانه به گوش میرسد:
«ای علی! حاضرین در سقیفه با ابوبکر بیعت کردهاند. همه ما آماده هستیم تا تو را در راه جنگ با آنها یاری کنیم »….(3)…
آیا موافقی بیرون برویم و ببینیم کیست که اینگونه سخن میگوید؟
🤔 خدای من! این ابوسفیان است!!!! همان کسی که برای کشتن پیامبر جنگ «بدر» و «اُحد» را به راه انداخت. اکنون چه شده است که او امروز دلش برای اسلام میسوزد؟
نه، او دلش برای اسلام نمیسوزد. او نقشهای در سر دارد.
🗣 او نزدیک میآید و چنین میگوید:
«ای علی! دستت را بده تا با تو بیعت کنم» ….(4)…
👁 مولایت را نگاه کن. چگونه جواب ابوسفیان را میدهد:
«ای ابوسفیان! تو از این سخنان خود قصدی جز مکر و حیله نداری.»
ابوسفیان این سخن را که میشنود از آنجا دور میشود ….(5)…
✔️آری، ابوسفیان پیش خود نقشه کشیده بود تا امروز انتقام خود را از اسلام بگیرد. او اوّلین کسی است که خبر سقیفه را برای علی آورد. او که شمشیر زدن و شجاعت علی در جنگها را دیده بود، خیال میکرد اکنون نیز علی شمشیر به دست خواهد گرفت و به جنگ اهل سقیفه خواهد رفت و جنگ داخلی در مدینه روی خواهد داد. آن وقت بهترین فرصت خواهد بود تا دشمنان اسلام به مدینه حمله کنند و دیگر هیچ اثری از اسلام باقی نماند و او به آرزوی خود برسد ….(6)….
پایان قسمت نهم…..
منابع:
1-المصنف لابن ابی شیبه ج8 ص52 کنز العمال ج5 ص652
2-اعیان الشیعه ج1 ص430 تفسیر نور الثقلین ج4ص149
3-تاریخ الطبری ج2 ص450 کنزالعمال ج5 ص654
4-الامامه و السیاسه ج1 ص30 الاحتجاج ج1 ص207
5-بحارالانوار ج22 ص520
6-الشافی فی الامامه ج3 ص243 الصراط المستقیم ج3ص111