بیماری اجتماعی را کسی که خود بیمار است نمیتواند مداوا کند
🔸اگر در بيماریهاى جسمى احياناً يک بيمار بتواند بيمار ديگرى را معالجه كند، در مداواهاى روحى و اجتماعى ميسر نيست. خودسازى بر جامعهسازى مقدم است.
🔹على عليه السلام فرمود: «به خدا سوگند من شما را به هيچ كارى فرمان ندادم مگر آنكه پيش از آنكه فرمان دهم خودم به كار بستم، و از هيچ چيز شما را منع نكردم مگر آنكه پيش از آنكه شما را منع كنم، خودم از آن دورى كردم».
همچنين آن حضرت فرمود: «آن كس كه خود را در مقام امام و رهبر مردم قرار مىدهد، نخست خود را تعليم دهد، سپس مردم را. معلم و مؤدّب خويشتن، بيش از معلم و مؤدّب ديگران شايسته اكرام و احترام است».
استاد مطهری، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۹7
مؤمن کسی است که:
امام علی عليه السلام فرمودند:
مومن کسی است که:
کسبش حلال است.
اخلاقش مهربان و رئوف است.
قلبش سالم از کینه و کدورت است.
زیادی مالش را انفاق کند.
زیادی سخنش را نگه می دارد.
مردم از شرّش در امان باشند و به خیرش امیدوارند.
با انصاف با ديگران برخورد مي كند.
منبع :نصایح صفحۀ 28۷
بیماری اجتماعی را کسی که خود بیمار است نمیتواند مداوا کند
🔸اگر در بيماریهاى جسمى احياناً يک بيمار بتواند بيمار ديگرى را معالجه كند، در مداواهاى روحى و اجتماعى ميسر نيست. خودسازى بر جامعهسازى مقدم است.
🔹على عليه السلام فرمود: «به خدا سوگند من شما را به هيچ كارى فرمان ندادم مگر آنكه پيش از آنكه فرمان دهم خودم به كار بستم، و از هيچ چيز شما را منع نكردم مگر آنكه پيش از آنكه شما را منع كنم، خودم از آن دورى كردم».
همچنين آن حضرت فرمود: «آن كس كه خود را در مقام امام و رهبر مردم قرار مىدهد، نخست خود را تعليم دهد، سپس مردم را. معلم و مؤدّب خويشتن، بيش از معلم و مؤدّب ديگران شايسته اكرام و احترام است».
استاد مطهری، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۹7
داستان
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
در روزگاران گذشته، قومی نزد پیامبر خود آمدند و گفتند: از خداوند بخواه مرگ را از میان ما بردارد. آن پیامبر دعا کرد و خداوند استجابت فرمود و مرگ را از میان آنان برداشت. با گذشت ایام، به تدریج جمعیت آنها زیاد شد، به طوری که ظرفیت خانه ها گنجایش افراد را نداشت. کم کم کار به جایی رسید که سرپرست یک خانواده صبح زود از خانه بیرون می رفت تا برای پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و دیگر افراد تحت تکلفش، نان و غذا تهیه و به ایشان رسیدگی کند. این مسئله موجب شد که افراد فعال، از کار و کسب و طلب معاش زندگی باز بماندند. ازاین رو، ناچار نزد پیامبر خویش رفتند و از وی خواستند آنها را به وضع سابقشان باز گرداند و مرگ را میان آنان برقرار کند. پیامبر دعا کرد و خداوند دعای او را اجابت فرمود و مرگ و اجل را در میان ایشان برقرار کرد
بحارالانوار، ج 6، ص 116