عجز علم روانشناسی در شناخت روح
🔸دانشی که هنوز نه در شناخت ماهیّت، بلکه حتّی در واقعیت روح آنقدر ناتوان و نابینا باشد که پس از طی این همه فراز و نشیب ها و پشت سر نهادن مجهولات بی شمار در عالم فطرت و طبیعت، مردّد ماند که آیا موجود زنده را محرک با شعوری هست یا نه، چگونه می تواند مسائل و مشکلات روحی انسان را مورد بررسی قرار دهد؟
🔸مثال روشن در این زمینه سردرگرمی اغلب مشاهیر علم روانشناسی است که قادر به شناخت و اثبات روح نبوده و دستاویزی به مانند “روان"، برای پر کردن خلأ تاریک جهل خود قرار دادهاند
🔸و تا امروز در هر مرحله ای به نوعی از دادن جواب صریح به این سؤال که “مقصود شما از روان، همان روح است؟ یا روان چیز دیگری است؟” هر کدام به نوعی طفره رفته و شهامت اعتراف به اینکه ما قادر به شناخت روح نبوده ایم را ندارند.
منبع:آیین بهزیستی در اسلام/جلد اول:خودآرایی(جنس پوشاک)/صفحه ۳۰
دکتر احمد صبور اُردوبادی