آرامش

دکتر بعد از این که تیر خورد و عملش کردند دیگر نمی‌توانست خط برود.
سربازی به نام عسگری ، او را با ماشین ستاد می‌آورد.
عسگری همیشه در آن جاده‌ های پر از چاله با سرعت 170 می‌رفت.
بالاخره همین سرعت زیاد کار دستش داد و یکبار تصادف کرد
و ماشین را درب و داغان کرد
و به همین دلیل سه روز فراری بود.
بچه ‌ها که بخاطر تذکرهای پی در پی به او برای سرعت زیادش عصبانی بودند ، بالاخره او را پیدا کردند و کشان کشان پیش دکتر آوردند.
حسابی ترسیده بود ،
دکتر تا او را دید گفت ،
خودت طوری نشدی عزیز؟!

او که انتظار هر عکس العملی جز احوالپرسی را داشت جواب داد ،
نه ؛ طوریم نشده.
دکتر به او گفت ،
پس ببر ماشین را تعمیر کنند ، دیگه هم تند نرو لطفاً !

این اوج عصبانیت و خشم او بود !….

#شهیددکتر_چمران
? ستارگان خاکی

? اللهم عجل لولیک الفرج… ?

? امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:

هر که پرگویى کند، به هذیان گویى کشانده شود

? میزان الحکمه جلد 10 صفحه 193

? مرحوم کشمیری میرفتند وادی‌السلام و مشغول اذکار می‌شدند ؛ هر وقت خسته می‌شدند برای نشاط بدنشان ، می‌آمدند بیرون قبرستان که نزدیکی آنجاچایخانه‌ای بود ، چایی می‌آشامیدند و بعد می‌رفتند وادی‌السلام…

#کتاب_جهاد_با_نفس
#فصل_52 : باب حرام بودن فریفتنِ مردمانِ دنیا به وسیله دین

? ? حضرت امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش روایت فرمود : همانا که خداوند تبارک و تعالیٰ کتابی از کتابهایش را بر پیامبری از پیامبرانش فرو فرستاد و در آن کتاب آورد که : به زودی گروهی از آفریدگان من ، پا به عرصه وجود خواهند گذارد که دنیا را به وسیله دین می لیسند و پوستهای میش را بر خود می پوشند ولی قلبهایی همچون قلب گرگها دارند ، دلهایی که از صبر زرد هم تلخ ترند و زبانهاشان شیرین تر از عسل و کردار های پنهانی آنان بد بو تر از مردار است . آیا مرا فریب می دهند یا به من نیرنگ می زنند و یا اینکه برمن دلیری می کنند ؟ پس به عزّتم سوگند می خورم که برای آنان فتنه ای را مقدّر می کنم که مهارش رهاست ، تا آنجا که آن فتنه ، به اطراف و جوانب زمین می رسد و شخص بردبار را نیز سرگردان و حیران وا می گذارد .

? پایان فصل 52 با ذکر صلواتی بر حضرت محمد و آل محمد علیهم السلام

? جهاد النّفس و سائل الشیعه
تألیف شیخ حرعاملی(رحمت الله علیه)