سعید یکی از یاران امام حسین (ع) بود و در روز #عاشورا و هنگام نماز ظهر به همراه زهیر بن قین از امام حسین (ع) حفاظت کردند تا نماز بخواند و پس از #اتمام نماز بر اثر جراحات ناشی از تیر باران به شهادت رسیدند
شب عاشورا هنگامی که امام حسین (ع) پس از #خطبه معروفش گفت: تاریکی شب شما را فرو پوشانده، برخیزید و بروید و خود را از این مهلکه برهانید
سعید بن عبداللّه از جای برخاست و گفت:
ای پسر پیامبر! به خدا #سوگند ما دست از یاری ات برنداریم و تو را رها نکنیم، تا خدا بداند که ما وصیت پیامبر را در حق ذریه اش حفظ کردیم، به خدا سوگند اگر بدانم کشته میشوم سپس زنده میگردم، آنگاه به آتش #سوخته خواهم شد و خاکسترم را بر باد میدهند و هفتاد بار با من چنین کنند از تو جدا نخواهم شد تا جانم را فدایت کنم.
چگونه از تو جدا شوم در حالی که یک بار کشته شدن بیشتر نیست و پس از آن کرامت و عزت سرمدی و نعمت ابدی است، نعمتی که هرگز برای آن زوال و فنایی نمیباشد!
منبع:با کاروان نور صفحه ۱۲۲