بند کفش
داستان و راستان شهید مطهری
امام صادق علیه السلام با بعضی از اصحاب برای تسلیت به خانه ی یكی از خویشاوندان می رفتند. در بین راه بند كفش امام صادق علیه السلام پاره شد به طوری كه كفش به پا بند نمی شد. امام كفش را به دست گرفت و پای برهنه به راه افتاد.
ابن ابی یعفور كه از بزرگان صحابه ی آن حضرت بود فوراً كفش خویش را از پا درآورد، بند كفش را باز و دست خود را دراز كرد به طرف امام تا آن بند را بدهد به امام كه امام با كفش برود و خودش با پای برهنه راه را طی كند.
امام با حالت خشمناك روی خویش را از عبداللّه برگرداند و به هیچ وجه حاضر نشد آن را بپذیرد و فرمود:
«اگر یك سختی برای كسی پیش آید، خود آن شخص از همه به تحمل آن سختی اولی است. معنا ندارد كه حادثه ای برای یك نفر پیش بیاید و دیگری متحمل رنج بشود. »
?اللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک الفَرَج?