آرامش

حقیقت، اصیل ترین ،جاودانه ترین و زیباترین راز هستی و نیاز آدمی است.
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نماز مقبول

02 اسفند 1399 توسط آرامش

? ? ? ?
آیت الله جوادی آملی می‌فرمود:
دو نوع نماز داریم،

یکی نماز #ملفوظ است،
یعنی نمازی که انسان فقط الفاظ را می‌خواند و نمازش در محدوده الفاظ است.
دوم نماز #مقبول است،
یعنی نمازی که انسان را از گناه دور نگه می‌دارد،
چون قرآن فرمود:
اِنَّ الصَلاه تَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنکر

راه تشخیص نماز مقبول از نماز ملفوظ در این است که،،،

اگر نماز صبح توانست تا ظهر انسان را از گناه حفظ کند این نماز، مقبول است،

اگر نماز ظهر و عصر توانست تا شب انسان را دور از گناه نگه دارد،
چنین نمازی، نماز مقبول است
وگرنه نمازی که بعدش گناه انجام شود، نماز ملفوظ است.

 نظر دهید »

 هدایت در دوران غیبت کبری 

01 اسفند 1399 توسط آرامش

? امام هادی علیه السلام فرمودند:

? اگر نبودند کسانی از علما که بعد از غیبت قائم شما (عجّل اللَّه فرجه الشریف) به او دعوت کنند و بر او دلالت نمایند، از دین او با دلایل خداوند دفاع کنند، و بندگان ضعیف خداوند را از دام‏های ابلیس و سرکشان او رها سازند، و از شبکه ‏های ناصبیان خلاص نمایند، [اگر اینان نبودند] هیچ کس نمی ‏ماند مگر این‏که از دین خدا بر می‏ گشت، ولی اینان هستند که زمام دل‏ های شیعیان ضعیف را به دست می ‏گیرند، همچنان که ناخدای کشتی سکّان آن را در دست دارد، آنان برترین کسان نزد خدای عزّ و جلّ می ‏باشند.

? مکیال المکارم ج 2 ص 330

‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌

 نظر دهید »

گلایه مولا

01 اسفند 1399 توسط آرامش


مرحوم #آیت‌الله_مجتهدی :
یک روز در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان به شدت گریه می کنند.
وقتی علت را از ایشان سؤال کردم، فرمودند:
«یک لحظه امام زمان (عج) را دیدم که به پشت سر من اشاره کرده و فرمودند:
آقای مدنی! نگاه کن!
شیعیان من بعد از نماز سریع می روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی کنند.
انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!
و من از گلایه حضرت به گریه افتادم» ? ?

 نظر دهید »

خاطره ای شنیدنی

30 بهمن 1399 توسط آرامش

? ? ? ? ? ? ?

✍ خاطره ای شنیدنی از آیت الله وحید خراسانی

✅ “در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر درخانه اش آمد و گفت میرزا را کاردارم
مردم گفتند میرزا بر مجتهدین وقت ندارد آن موقع تو آمده ای و میگویی میرزا را کار دارم؟

گفت عیبی ندارد من میروم اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سرو پای برهنه دوید و طلبه را درآغوش گرفت .دفتردار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: دوست داشتم ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد،
گفتند میرزا کار این طلبه مگر چه بوده ؟

میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید قرآن یاد می دهم بدون پول سنی ها گفتند خوب است بدون پول است این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می داد بذر محبت امیرالمؤمنین را دردل این بچه ها کاشت این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد

✅ این طلبه 15سال شب ها بردر خانه ها می رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد 15سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را شیعه کند .”

? مصباح الهدی، آیت الله وحید خراسانی

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 168
  • 169
  • 170
  • ...
  • 171
  • ...
  • 172
  • 173
  • 174
  • ...
  • 175
  • ...
  • 176
  • 177
  • 178
  • ...
  • 879
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 111
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 60
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 30
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1

جستجو

کاربران آنلاین

  • نورفشان
  • نویسنده محمدی
  • Maryam

آمار

  • امروز: 338
  • دیروز: 362
  • 7 روز قبل: 4010
  • 1 ماه قبل: 38895
  • کل بازدیدها: 1778579

آرامش

http://www.ashoora.biz/mazhabi-projects/sore/sore_H_F/H10.png

  • zeynab
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس