عید
? گفتی دلمان در آرزویت باشد
? چشمان امیدمان به سویت باشد
? عید رمضان هم آمد اما ای ماه
? عید دل ما رؤیتِ رویت باشد
? نماز و روزه هاتون
? قبول درگاه حق باشه ?
? امیدوارم بهترین عیدی را
? از خدا بگیرید
عیدتون مبارک ?
#یک_داستان_یک_پند
? ✍ روزی دکتر شریعتی از دانشجویانش پایان ترم نظر سنجی کرد. دانشجویی گفت : استاد شما یک عیب داشتیدکه گاهی هفته ها با یک کت شلوار می آمدید ولی اساتید دیگر هر هفته شنبه کت شلوار جدیدی می پوشیدند. دکتر در پاسخش نوشت: فرق من و اساتید دیگر در آن است روز های جمعه من می رفتم سراغ کتابخانه ام ،تا ببینم کدام کتابم جدید است و چیزی از آن نگفتم .اما اساتید دیگر می رفتند سراغ کمد لباسشون ببینند کدوم کت شلوارشون جدیدند و شما ندیدید. آنها دنبال چیز جدیدی برای چشم شما می گردند و من چیز جدیدی برای گوش شما.
لفی خسر
فخر رازی از مفسران قرآن کریم میگوید:
مانده بودم «لفی خسر» را چگونه معنا کنم
از بس فکر کردم خسته شدم و با خود گفتم
بروم سراغ سورههای دیگر تا فرجی شود
نقل میکند روزی گذرم
به بازار افتاد و دیدم کسی
با التماس فراوان به مردم میگوید:
مردم رحم کنید به کسی که
سرمایه اش در حال آب شدن هست
و داره نابود میشه
نگاه کردم دیدم او یخ فروش است
یک قالب یخ آورده، هوا هم گرم است
و یخ هم در حال آب شدن،
و او التماس میکند از مردم که
از من یخ بخرید
من معنای «لفی خسر» را در سوره عصر
از این یخ فروش فهمیدم
ما هم لحظه به لحظه یخ زندگیمان
در حال آب شدن است
اما قدر این نعمتها و فرصت های ناب را
نمی دانیم و درک نمی کنیم
مگر زمانی که دیر میشود
و جز افسوس کاری از ما ساخته نیست…