اندکی تفکر
حضرت سليمان و گنجشك
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
حضرت سليمان عليه السلام گنجشكى را ديد كه به ماده خود مى گويد:
- چرا از من اطاعت نمى كنى و خواسته هايم را به جا نمى آورى ؟ اگر بخواهى تمام قبه و بارگاه سليمان را با منقارم به دريا بيندازم توان آن را دارم !
سليمان از گفتار گنجشك خنديد و آنها را به نزد خود خواست و
پرسيد:
چگونه مى توانى چنين كارى بزرگى را انجام دهى ؟
گنجشك پاسخ داد:
- نمى توانم اى رسول خدا! ولى مرد گاهى مى خواهد در مقابل همسرش به خود ببالد و خويشتن را بزرگ و قدرتمند نشان بدهد از اين گونه حرفها مى زند. گذشته از اينها عاشق را در گفتار و رفتارش نبايد ملامت كرد.
سليمان از گنجشك ماده پرسيد:
- چرا از همسرت اطاعت نمى كنى در صورتى كه او تو را دوست مى دارد؟
گنجشك ماده پاسخ داد:
- يا رسول الله ! او در محبت من راستگو نيست زيرا كه غير از من به ديگرى نيز مهر و محبت مى ورزد.
سخن گنجشك چنان در سليمان اثر بخشيد كه به گريه افتاد و سخت گريست . آن گاه چهل روز از مردم كناره گيرى نمود و پيوسته از خداوند مى خواست علاقه ديگران را از قلب او خارج نموده و محبتش را در دل او خالص گردان
منبع: بحارج 14، ص 95
فرم در حال بارگذاری ...
آینه
صاحب تفسیر مجمع البیان چگونه از قبر بیرون آمد!
حکایت؛ مشهور است مرحوم طبرسی سکته عارض شد و به گمان اینکه وفات کرده او را غسل داده، کفن و دفن نمودند، چون به هوش آمد خود را در میان کفن و در قبر دید، متوجه شد، سکته کرده و او را اشتباهاً دفن کردهاند، راه نجاتی نداشت تا خود را از این گرفتاری نجات دهد نذر کرد اگر خداوند قادر متعال از این بند نجاتش دهد، یک دوره تفسیر قرآن بنویسد.
اراده خداوند چنین تعلق گرفت که یک نفر دزد معروف به این فکر افتاد شب موقعی که همه خوابند و قبرستان هم خلوت است، بیاید قبر طبرسی را بشکافد و کفنش را بردارد، وقتی آمد قبر را شکافت رسید به لحد و روی لحد را برداشت کفن را باز کرد، ناگاه شیخ دست او را گرفت، آن مرد از دیدن این حال بسیار ترسید، شیخ شروع کرد به حرف زدن با او، وحشت کفن دزد زیادتر شد. شیخ فرمود: نترس من مرده نیستم، بلکه زندهام به علت سکته مرا آوردهاند دفن کردهاند، اکنون به هوش آمدهام، خداوند تو را وسیله نجات من قرار داد. آن شخص از حرفهای آن مرحوم اطمینان خاطر پیداکرده و قلبش آرام گرفت و چون شیخ از شدت ضعف نمیتوانست راه برود، مرد او را به دوش گرفته به منزل شیخ آورد. شیخ خلعت و مال زیادی به آن مرد داد کفن دزد به دست شیخ توبه کرد و آن کار قبیح را ترک نمود.
پس از آن شیخ به نوشتن مجمعالبیان مشغول شد الحق، تفسیر خوبی نوشته است، خداوند مسببالاسباب، آن دزد را وسیله نجات شیخ از آن گرفتاری عجیب قرار داد، شیخ نیز وسیله و اسباب توبه کفن دزد شد که به این وسیله از عمل شنیع دزدی و نباشی خلاص شده و عاقبت امرش ختم به خیر شد. (1)
فرم در حال بارگذاری ...
متاجران بهشت...
از امام صادق(علیهالسلام) روایت میكند که فرمود:
هر كسى بمیرد و قبر امام حسین(علیهالسلام) را زیارت نكند، ناقص الدین و ناقص الایمان از دنیا رفته و وقتی بهشت رود درجه او پایینترین درجه مؤمنین خواهد بود.
و در روایتی دیگر است؛ كسی كه آن حضرت را زیارت نكند اگر اهل بهشت باشد از مهمانان اهل بهشت خواهد بود.
منبع: كامل الزيارات
ألّهُمَّ صَلّي عليٰ محمَّد وَ آلِ مُحمَّدْ وَ عجِّلْ فَرَجَهُم و اهْلِكْ اعدائهُم اجْمَعينْ
فرم در حال بارگذاری ...
دلنوشته مهدوی
دلتنگ حرم:
ـ✿﷽✿-
ز عاشقان شنیده ام،جمعه ظهور می کنی
ز مرز انتظارها،دگر عبور می کنی
شب سیاه می رود،صبح سپید می رسد
جهان بی چراغ را،غرق به نور می کنی
شنیده ام که در بقیع،برای مادر خودت
یه گنبد از جنس طلا،تو جفت و جور می کنی
کنار قبر عمه ات،قوم حرام زاده را
با ذولفقار حیدری،یک تنه دور می کنی
تقاص خون شاه دین،ز ماجرای کربلا
تمام کفر و ظلم را،زنده به گور می کنی
خدا کند که عمر من،وفا کند ببینمت
که در کنار کعبه ای،شور نشور می کنی
اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــرَج
فرم در حال بارگذاری ...